قوی باش...
منبع : -
کتاب با حضور راجر دالتون در منزل دوست قدیمی و نویسندهاش آغاز میشود. راجر وجدان خود را از هر خلاف و جنایتی مبرا میداند و داستان محکومیتش به سه سال زندان به دلیل اختلاس را در اختیار دوست خود قرار میدهد تا از آن کتابی بسازد. پر از این پس دستنوشتههای ساده و گاهی بسیار سادهی راجر است که علیرغم آن کاریزمای عجیبی دارد و خواننده را با خود همراه میکند. وقتی راجر دالتون، متاهل و کارمند شرکت بیمه است که شغلش او را به منزل زنی جوان اما بیوه، برای روشن شدن پروندهی مرگ مشکوک متوفی میکشاند. راجر به سرعت شیفتهی ماویس میشود، کلیشهی بیتوجهیهای همسر و زندگی سرد و بیروح خانوادگی دلیل خیانت با وجدان آسودهی راجر است و ارتباط پنهانی این دو لحظاتی بسیار لطیف و عاشقانه میسازد. زمان اما راجر را در آزمونی بزرگ قرار میدهد، او اگرچه بسیار از آینده و ازدست دادن معشوقش هراس دارد اما پلکان جاهطلبی دیروز که ماویس اکنون آن را انکار میکند میشود. عشق از ماویس زنی قانع به داشتن مرد ساخته اما راجر پشتیبانی از او را حق خود و ادامهی زندگی محقر را با وجود استعداد بینظیرغارت زن میداند.