دختری به همراه مادرش از شهرستان به شهر مهاجرت می کند و در مدرسه ای جدید و بزرگ ثبت نام میکند و در همان روز اول با یه پسر که فرزند صاحب مدرسه بوده به مشکل بر میخورد . او نادانسته از پسر دیگری در برابر ان پسر دفاع میکند و این کار او برایش مشکل ایجاد میکند و باعث میشود او سختی های زیادی بکشد

در ادامه خلاصه قبلی دختر جوان عاشق دوست بسیار صمیمی اون پسر بد ماجرا میشه و اون پسر هم به اون درخواست دوستی میده دختر قبول میکنه و در اوایل باهم خیلی خوب هستند در حالی که در پشت اینها اون پسر بد ماجرا در اصل ادم بدی نیست و همه این کارهاش از روی عشق به دختر بوده

به دفترچه خاطرات گذشته ام سر زدم اکثر داستان های هیجان انگیز زندگیم رو توش نوشته بودم یکی دو سالی میشه که دیگه نمی‌نویسم خاطرات زیادی از دوران مدرسه و دوستانم داشتم که به لطف شما تمام اونا برام دوره شدن و تا لحظاتی حس کردم برگشتم به گذشته