داستان خشونت داستانیه که با اولین فرزندان آدم روی زمین شروع میشه... هابیل و قابیل!
و درست از همون زمان تا امروز متفکران و متخصصان در علوم مختلف از فلسفه گرفته تا جامعهشناسی ، از پزشکی گرفته تا روانشناسی و خیلی از رشتههای دیگه در مورد خشونت و مبارزه با اون نظر دادند...
اما چیزی که امروز به عنوان خشونت باهاش روبهرو هستیم، خیلی با کشتن هابیل به دست قابیل تفاوت داره.
مصداق ها و نمودهای خشونت در دنیای مدرن ما اونقدر عمیق و منتوع شده که حتی گاهی دو طرف ماجرا ازش باخبر نیستن.
خشونتهای نژادی که پر رنگترین مدلش میشه نژاد پرستی یا Racism ،
خشونتهای جنسیتی که اغلب به صورت تبعیض جنسیتی و خشونت علیه زنان ازش شنیدیم،
خشونت علیه کودکان که با عبارت کودک آزاری ازش یاد میکنیم،
همه مصداق های خشونت هستند که هر روز در اطراف ما اتفاق میافته!
اینکه فردی رو به خاطر نژاد و ملیتش مسخره کنیم، یا به عنوان تحقیر به کسی بگیم شهرستانی! نوعی از خشونته که ممکنه بدون اینکه باخبر باشیم و فقط به خاطر یک آموزش غلط، در رفتار ما دیده بشه...
محدود کردن نزدیکانمون در برخی اختیارات اولیه و فقط به خاطر جنسیتشون، ممکنه یه جور خشونت جنسیتی به حساب بیاد
اگر پدر و مادر یا معلم هستیم یا در تربیت یک کودک نقشی به عهده داریم، ممکنه ناخواسته و نادانسته رفتاری انجام بدیم که مصداق خشونت با کودکانه!
۲ اکتبر یا ۱۰ مهرماه روز تولد ماهاتما گاندیه و به همین دلیل روز بدون خشونت نامگذاری شده... به همین مناسب در بحث این هفته دوست داریم از تجربیات و مشاهدات شما از انواع خشونت و راههای مبارزه با اون بشنویم.
به امید دنیایی بدون خشونت!
این روزا همه دنبال خشونت و پرخاشگری هستیم که خودمونو اروم کنیم براچی برا اینکه ایا جنسیت ما برتره یا اینکه ما بزرگتریم هر ادمی برا خودش شخصیت داری حالا هر نوع پرخاشگری باشه غلطه و ما باید به بچه هامون یاد بدیم که هر عقده ای دارن رو ضعیف تر از خودشون خالی نکنن
خشونت در اثر جبر زمانه و شرایط اقتصادی و مشکلات اجتماعی بوجود میاد و تشدید میشه مهم اینع که ریشه خشونت رو پیدا کرد و درستش کرد
خشونت یکی از راههای برون ریزی مشکلاتی که درون ما نهفته اس بخاطر همینم بعد از ابرازش کمی آروم میشم برای کنترل خشونت فقط کافی مشکل رو دونست و حلش کرد پرش از مشکل یا کم جلوه دادنش فقط توطئه علیه خودمون راههای مثل کتابت مشکلالت و حلش یا خودآرام سازی همگن با راه حل،بهترین راه
یاعلی
خشونت در نتیجه عدم آگاهی بروز میکنه عدم آگاهی از احساس ، موقعیت، وضعیت ،قوانین و .... باشه برای مثال در مورد عدم آگاهی از احساس گرسنگی باعث بروز رفتار خشونت آمیز میشه یادر مورد قوانین مثلا اگر آگاهی و باور به تساوی حقوق همه انسانها را نداشته باشه باعث بروز رفتار خشونت آمیز علیه
خشونت یک ابزار بیرونیه برای انکار آشفتگی درون
منشا خشونت در کودکی و رفتاریه که دیگران نسبت به کودکان انجام میدن به خاطر فرهنگ ما ایرانیها که در محیط خانواده نوع تربیت سرکوب گر . سرزنش گر و تحکم گراست در جوانی و بزرگسالی به شکل پرخاشگری و خشونت بروز پیدا میکنه .
رفع ان نیازمند مشاوره درمانی . روان درمانی و گروه درمانیه به ندرت شخصی به ان درجه از کمال و معرفت برسه که بتونه خودش این مشکل را رفع کنه البته جامعه بی خشونت یک جامعه ارمانیه و در بعضی مواقع دست نیافتنی .
خشونت انواع مختلفی داره در حالیکه اغلب ما تنها خشونت فیزیکی رو زیان بار و آسیب زننده می دونیم.
مثل خشونت کلامی
یکی از رایج ترین انواع خشونت است. خشونت کلامی می تونه شامل ناسزا، دشنام، بدگویی پشت سر افراد دیگر، زورگویی، رفتارهای قلدرمعابانه، داد و فریاد بر سر هم و ... شود.
خشونت اقتصادی
این خشونت بیشتر برای زنان اتفاق می افته. مثلا یک آقا با خرجی ندادن و قطع کردن آن می تونه به طور غیر مستقیم به همسر خود اعمال خشونت کند. یا مرد می تواند با آسیب رساندن به وسیله های زن خشونت خود را بروز بده.
خشونت روانی
این نوع خشونت گرچه ممکن است در هر دو جنس مرد و زن اتفاق بیفتد، اما در زنان بیشتر است. ممکن است که مرد به زن استرس های گوناگونی وارد کند، در زمینه های زناشویی از قبیل طلاق، بیرون انداختن از منزل، بردن فرزند از منزل برای همیشه و روش هایی دیگر از نظر روانی به زن فشار وار
ما شاید هیچ گاه آنقدر قوی نباشیم که کاملا در افکار، سخنان و اعمال خود از روش های غیر خشونت آمیز استفاده کنیم ولی باید عدم خشونت را به عنوان هدف خود حفظ کرده و به سمت آن حرکت کنیم !
به پسرای20 ساله هم اتفاق می افته مثلا پدراشون بزور میگه باید بری سر کار ولی وقتی کار مناسبی نیست باعث خشونت میشه.
و از خونه میندازه بیرون
این خشونت بسیار زیبا و سازنده است و اصلا خشونت نیست
ما تصور درستی از خشونت نداریم و هر اعتراضی را خشونت و توهین طلقی میکنیم
زندگی هم ارامش داره هم طغیان فقط مهم اینه که بدونیم چه طور ازشون استفاده کنیم یا رد شیم
برای خشونت بهترین راه به نظر من فراره
فرار از جایی که میخایی خشونت کنی یا خشونت ببینی
خشونت و مصادیق خشونت به صورت طیفی بسیار گسترده و علنی در زندگی روزمره همه ما قابل مشاهدهست ولی بعضی از این رفتارها، اونقدر تکراری و همیشگی شدهاند که دیگه دارن عادی به نظر میان! و در مورد هر چیز بدی، از جمله خشونت، بدترین اتفاقی که میتونه بیفته، همین عادی شدنشه! به نظر من هرکسی واقعا باید اول از خودش و بعد از داخل خونه خودش شروع به مبارزه علیه خشونت (از هر نوعش) بکنه و این یک اراده واقعی میطلبه و اینجا نقش کسایی که مورد اون خشونت خاص «واقع نشدن» بسیار کلیدی تره.
مثلا نقش آقایون در مبارزه علیه خشونت های جنسی و جنسیت زدگی، نقش سفیدپوست ها در مبارزات و مطالبات رنگین پوستها و... البته! این نقش داشتن نباید با شوآف همراه بشه که در اغلب موارد هم میشه متاسفانه. ولی واقعا اگر هرکسی یه کم منطقی به ماجرا نگاه کنه پر واضحه که دنیای بدون خشونت، یا با خشونت کمتر، در طولانی مدت به نفع تمام ساکنینش خواهد بود... چون چرخه خشونت یک چرخه دائمی و از بالا به پایینه و تقریباً همه آدمها، به نوعی مورد خشونت یکی از خودشون بالاتر یا قویتر یا مهمتر و.. هستن
به پسر چند ساله بگن برو سر کار خشونت حساب نمیشه احیانا؟ ???? قدیم بیست ساله ها خونه زندگی میچرخوندن والا! الان بهشون بگی برو سرکار لابد کودک آزاری هم محسوب میشه کم کم
هر دوره ای مشکلات مخصوص خودش رو داره.
ولی وجدانا به پسر ۲۰ ساله بگی برو سر کار خشونت نیست دیگه ;)
آره مطمئنا ولی این رو زمانی میفهمن که سنشان بالاتر رفته باشه چون هر دوره ای اخلاقیات و رفت اره های مخصوص خودش رو داره. به عنوان مثال اکثر نوجوان ها فکر و ذکر شون اینه که یا با جنس مخالف ارتباط داشته باشن یا اینکه تو جمع همسن و سالهاشون محبوب باشن. حالا هرکسی تو هر نوع زمینه ای شد
و خب در رابطه با این موضوع باید بگم که باید بنشینید باهاش گفتگو کنید و دلایل اینکه داره از سر کار رفتن ممانعت میکنه و بعد از گفتگو از تکنیک امپاتی استفاده کنید.
درواقع نظرمون منافاتی با هم نداره گویا، ولی از کامنت اول شما اینطور استنباط کردم که گویا در جهت مخالف هم فکر میکنیم :-)
راحت تر بخوام بگم هر چقدر شما باهاش بیشتر بحث کنید اون بیشتر لج میکنه. در واقع در این مواقع دو تا راه حل هستش:
1-کسی اون جوون بهش اعتماد داره نصیحتی کنه و باهاش صحبت کنه.
2-از مزایا ی خوب اون کار داشتن و کار کردن باهاش صحبت کنید و طوری که خودش هم مجذوب اون کار و بحث کار کردن بشه
با این حال باز هم فکر میکنم و راه حل های بهتری رو بهتون میگم.
البته این رو هم بگم که بستگی به شرایط اون شخص هم داره. مثل نحوه برخورد خانواده با اون و...
روی کاغذ فرمایشتون صحیحه ولی:
۱- پای خوابیده به فریاد نگردد بیدار
۲- برای کسی که میفهمد، هیچ توضیحی لازم نیست، برای کسی که نمیفهمد هر توضیحی اضافهست!
منظورم از شرایطی اینه که مثلا خانواده اش باهاش چطور رفتار کردن. یعنی زندگیش طوری بوده که احساس نیاز به کار پیدا کردن نداشته و همیشه تو محیط مفرحی بوده.
یه سوال شخصی داشتم ازتون البته اگر نمیخوایید جواب بدین مشکلی نیست.
ایشون با شما چه نسبتی دارن؟
بازم میگم اگر میخواین جواب ندید.
کدومشون؟ یعنی کی دقیقا؟
خب من الان دیگه باید بخوابم.
در رابطه با بیستون من فردا ساعت 3 آنلاینم
فرار گاهی تبدیل به انباشته شدن انرژی در ما میشه و هر روز مثل یک فنر فشرده تر میشه و یک روز فنر تحملش از دست میده و فرد از کوره در میره که در این صورت تبعات بدتری خواهد داشت
به نظر من اولین قدم و بهترین کار برای رهایی از خشم و جلوگیری از تبدیل اون به پرخاشگری. باید بدونیم چه زماتی عصبانی میشیم و علایم جسمی، فکری و رفتاری خودمون وقتی خشم سراعمون میاد بشناسیم.
یکی از راه های تخلیه خشم در کشورهای توسعه یافته به خصوص برای جوانان حضور در ورزشگاه هاست. رفتن به ورزشگاه و تشویق تیم محبوب باعث تخلیه هیجانات به صورت درست میشه. نه این که فشرده بشه خشم و نهایت پرخاشگری تبدیل بشه.
دقیقا . ولی چه فایده که اجازه ورود به ورزشگاهها رو خانوم ها ندارن ونتجه اش میشه خشمهای پنهان درون خانوم که به روشهای ناهنجار دیگه خودش رو نشون میده مثل خودکشی
یکی از راههای رهایی از خشونت و عصبانیت ها بخشش و فراموشی. کاری که خیلی از ما نمیکنیم گاها این احساس بعد کنج ذهنمون میمونه و جای دیگری بردز میکنه. یا در لحظه باعث واکنش بد ما میشه که پشیمونی همراه داره.
انجام ورزشهایی مثل یوگا و مدیتیشن هم باعث میشه اروم تر باشیم در برابر سختی ها واکنش نشون ندیم
از خشونت و عصبانیت گفتیم کاش یکم خانوم ها رو هم درک کنیم وقتی دوران قاعدگی دچار سندرومقاعدگی میشن و معمولا جامعه بهشون بیتوجه یا مسخرشون میکنه.
در کشور ما برای زنانی که دچار سندروم قاعدگی هستند و در این دوران دچار قتل، و... میشن با بقیه افراد مجازاتشون تفاوتی نداره درحالی در بسیاری از کشورها قوانین برای زنان که سندروم قاعدگی دارند تفاوت دارد.
یجا خوندم، نوشتن هم گزینهی خوبی هست برای جلوگیری از عصابنیت و خشونت ولی تاحالا امتحان نکردم، اصلا چطور ادم میتونه وقتی عصبانی بنویسه؟
من که تاحالا نتونستم
نظرتون یه دوستان؟
گل گفتی عصبانیتهای دوران قاعدگی خیلی وحشتناک کنترلشون ????♀️
امیدوارم یک روز اجازه ورود به ورزشگاهها به خانوم ها بدن
من همیشه از ترافیک و شلوغی خیابون کلافه میشدم و عصبانت و رفتارهای پرخاشگرانه با اطرافیانم به این دلیل داشتم
اما سعی کردم از حملونقل عمومی استفاده کنم و با ارامش بیشتری به کارها برسم
استفاده از جایگزین ها در زندگی مخصوصا شهرهای شلوع بنظرم خیلی میتونه در کاهش خشونتها و عصبانیتها و رفتارهای پرخاشگرانه تاثیر گذار باشه
من خودم به شخصه وقتی از حمل و نقل عمومی استفاده می کنم یه آرامش خاصی دارم. در واقع حالم رو خوب میکنه البته مواقعی که شلوغ نیست و سر پا نیستم.
این نکته درسته. در واقع از این نکته برای کسانی که شکست عشقی خوردند یا از کسی کینه دارند استفاده میشه یا حتی زمان که خشمتون داره شعله ور میشه یا کینه و تنفر میاد سراغتون میتوانید استفاده کنید.
اگر شما شکست عشقی خوردید:
اول باید یه نامه ی فرضی (مثلا دارین برای طرف مقابل میفرستید) بنویسید. در واقع هر چی که تو دلتونه یا هر سوالی که دارین ازش یا انتقاد و...، هر چیزی که دوست دارین حتی بد و بیراه و فحش. تو ی کاغذ مینویسید و بعد از گذشت حدود یک روز یه نامه فرضی دیگه از سمت
طرف مقابلتون برای خودتون میفرستین (در واقع هر دو نامه رو خودتون باید بنویسید) و تو اون نامه باید جواب های طرف مقابلتون به شما باشه. هر چی که فکر میکنید اون به شما جواب میده رو توی نامه بنویسید.
ولی اگر شما از کسی یا از اتفاق خاصی عصبی هستید:
تمام حس و حالتون رو از اون اتفاق بنویسید. در واقع خودتون رو خالی کنید هر چی که تو ذهنتونه خالی کنید با استفاده از نوشتن. یه جورایی مثل اشک ریختن موقع غمگین بودنه
خشونت هم مثل خیلی از حس های آدمیه، و طبیعیه که گاهی نسبت به چیزی خشونت و عصبانیت نشون داد. شاید کسی که عصبی نشه بیمار هم محسوب بشه. ولیکن از حدی به بعد که به آزار خود یا شخص دیگه ای بشه کاملا اشتباه و افراطی میشه. که برای مقابله باهاش باید به هرنفر با توجه به شخصیتش راهنمایی داد