یکی از سختترین کارها در زمانهی ما صحبت از مصرف درست و بهینه ست... در جهانی که هر روز زیر بمباران تبلیغات مصرف گرایانه هستیم و حتی در فرهنگ عمومی هم مصرف بیشتر و بی قید به نوعی برتری و کلاس تبدیل شده، خیلی جایی برای صحبت از کم مصرف کردن نمیمونه
به اینها اضافه کنین که با اون حجم از تبلیغات پر زرق و برق که داره میگه بیشتر مصرف کن، قراره کی مقابله کنه؟ چند تا آگهی نخ نما شده که در نهایت میخواد بهمون بگه: «مصرف بی رویه / کار خیلی بدیه»
با این حال اگر بدونیم هر یک برگه کاغذ یا دستمال کاغذی چه میزان انرژی و منابع رو به خودش اختصاص داده یا هر کیسه پلاستیکی چقدر میتونه برای محیط زیست مخرب باشه و در کل نتایج مصرف درست یا نادرست ما چه تاثیراتی در دنیا خواهد داشت، به شکل درونی برای خودمون یک نظام مصرف تعریف میکنیم! یعنی مدل مصرف ما باید منطبق بر ارزشهای شخصی باشه و نه تحت تاثیر تبلیغات...
در بحث این هفته میلوژی دوست داریم از راهکارها و تجربههای شخصی شما در زمینه مقابله با مصرفگرایی و اینکه چطور مدل مصرف خودتون رو کنترل کردین بشنویم، پس با ما همراه باشید.
موافقم من خودم همیشه صرفه جویی می کنم
بنظر من باید در مرحله اول راه حل ها کارشناسی و عملی و ساده ای رو کشف کرد و بعد از اون با استفاده از تکنیک های رسانه ای فرهنگ سازی کرد
زمین ما بی شک قادر به بازیافت زباله هایی که ما روزانه تولید می کنیم نخواهد بود و باید انسان ها یک جایی به صرفه جویی رو بیارند چه امروز چه فردا برای شروع می توان از تفکیک زباله ها تر و خشک در منازل استفاده مجدد از لوازم با کمک کمی خلاقیت حوصله و البته ارزش گذاری به زمین
همیشه بعد از دیدن یه آگهی یا تبلیغ و جذب شدن بهش، یه لحظه صبر کنیم و فکر کنیم که آیا واقعا به مصرف اون نیاز داریم یا اینکه داریم توی تله تبلیغاتی میفتیم که میگه تو باید مصرف کنی.
مصرف گرایی فقط به قسمت وسیله و اشیا ومواد محدود نمیشه، مصرف گرا بودن به عقاید و علم و فراتر از وسیله هم میتونه باشه،اینکه همیشه عقاید نیاکان و گذشتگان رو بجوییم میتونه نوعی مصرف گرایی باشه که فرصتی برای حلاجی و اندیشیدن نمیذاره.
اینکه راهبردی رو برای مصرفگرایی بیاندیشیم اما به همبستگی تولید با مصرف بیتوجه باشیم درست نیست؛ حمایت بیرویه از هر نوع تولید داخلی باعث ترویج مصرفگرایی میشه به گونهای که تولیدکنندگان به تولید کالاهای بیخاصیت تشویق میشن پس باید به صورت انتخابی و سنجیده حامی تولیدکنندگان باشیم
مصرف بی رویه ی پروتئین و لبنیات فقط بخاطر اینکه همیشه بهمون گفتن واسمون مفیده ولی در حقیقت هیچ چیزی بجز آسیب برای ما نداره..پس من ترجیح میدم گیاه خواری کنم تا کمتر خودم و نسلم و زمین رو تحت تاثیر قرار بدم.
مسئله اینجاست که رسانه ها که بستر اصلی فرهنگ سازی هستن از تبلیغ مصرف گرایی نفع مادی مستقیم میبرن...
اینجا یه جور تضاد منافع وجود داره
از نظر من اگه چاپ بی رویه ی سررسید هاو بنرهای تبلیغاتی و تقویم های سال جدید! و هرگونه دفتری که فاقدجذابیته وبیش از نیازجامعست متوقف شه یه جهش بزرگ کاهش مصرف رخ میده واینکه درمیهمانی ها یا مجالس حواسمون به تولید زباله هاوخوراکی های مونده باشه ! و گیاهخواری هیچ چیزی ازمون کم نمیکنه
بهترین جاها که ما میتونیم این ها رو آموزش ببینیم اول خانواده و دوم مدرسه هستش.
مختصر و مفید :))
مصرف اگر زیاد شده مطمئنن در کنارش راه های صرفه جویی بیشتری به وجود آمده که باید از آنها بهره برد
تنها راه کارامد برای این قضیه برگشتن به همون روستا یا دهات هست.یک انسان مدرنیته خودش هم نخواد روزانه درحال مصرف بی رویه برای راحتی خودش هست ولی اگر برای نیاز های کوچک خود مجبور به تلاش بشود هیچوقت کاری رو بیهوده یا زیاده انجام نمیده.من خودم طبیعت رو به شهر ترجیح میدم با تشکر❤
خیلی خوبه جلوی مصرف بی رویه گرفته بشه، ولی نمیفهمم بحث توی اینجا، دقیقا چه کمکی به این کار میکنه
یکی از دوستان گفت برگشت به روستا،و اره توی روستا تلاش برای فراهم کردن مسائل زندگی بیشتر هس! ، یادگرفتن یکسری مسائل که به روزمرگی های انسان شهری کمک کند خیلی عالیه!!!
خب ممکنه بگید چه مسائلی،خب میخوام همهی مسائل رو بگم،میشه با دید باز تر و خلاقیت بیشتری به روزمرگی ها نگاه،کرد،مثلا من خلاقیت و این مسائل رو از کتاب(ای کاش ۲۰ ساله بود) نوشته ی پروفسور تینا از دانشگاه استنفورد خوندم،ولی فامیلی این خانم الان یادم نیست...?
خلاصه با یکسری دید بازتر و خلاقیت بیشتر و مقداری ، خارج شدن از روزمرگی های روانی میشه مصرف گرایی رو در زمینه های مختلف کم کرد
من چون در دانشگاه تدریس می کنم، برگه های امتحانی، حل تمرین و ... دانشجویان را پس از پایان ترم به عنوان برگه های چک نویس برای کارهای دیگر در چندین بخش، برگه های یک رو سفید A4، برگه های خط دار، A5 و ... تقسیم بندی می کنم و از آن استفاده می کنم.
بنظرم به طور کلی بخوایم در نظر بگیریم باید مقدار نیاز خودمونو تعیین کنیم اول و طبق اون نیاز حتی مقداری هم کمتر پیش بریم حالابسته به خودموضوعه از مصرف کاغذ گرفته تا خوراک و پوشاک و .. مهمترین مسئله برای اجرای این کار اهمیت وخواستنه اکثر ماها درگیر کارای روزانه میشیم واهمیت نمیدیم.
اهمیت دادن به روند کارهای روزانه و شیوه ی زندگی خیلی مهمه ولی متاسفانه اکثر خانواده ها اون جوری که باید مهم نیست براشون
_یکی از کارام اینه که: وقتی برگه کاغذی رو استفاده میکنم
و هر اندازه اون برگه سفید میمونه قیچی میکنم بشکل مربع یا مستطیل.
+. با اونا که روزا قبل هم جمع کردم. منگنه میکنم
=میشه چکنویسم?
یک نمونه دیگه:
برنج ظهر اضافه میاد+سبزی وکمی لوبیا..=شب آش سبزی درست میکنم.
و...
منم آب دهنمو قورت نمیدم
هرموقع اب تو دهنم جمع میشه میریزمش تو لیوان و میزارم داخل یخچال که هر موقع تشنم شد از اون استفاده کنم
اینجوری در مصرف اب هم صرفه جویی بعمل میاد
ممکنه دوستان نظری بدن که بتونیم ماهم استفاده کنیم
درکل مصرف گرایی به معنی خریدن چیزیه که واقعا نیازی بهش نداریم و از روی تفریح، مدگرایی یا چشم و هم چشمی با دیگران آن را میخریم. پس ساده ترین کار اینه که چیزی رو که نیار نداریم، نخریم.
من قبلا کاری که ستاره انجام میدادو انجام میدادم ولی یه مدت فکر میکردم تاثیر چندانی نداره و برگه هارو که اضافه میومد دور میریختم حالا دوباره ترغیب شدم ممنون از نظرت ستاره جان?
منم اینو میدونم ولی واقعا توی این زمان که به ظاهر خیلی توجه میشه خودتم نخوایی مجبوری برای اینکه یک سریا فرهنگتو به پای یه چیزایی دیگه نزارن به عبارت دیگه زهدتو فقر تعبیر نکنن یه سری چیزا رو بخری و بازمان پیش بری
درکل از نظر من با لیوان آب مسواک زدن ؛ نایلون کمترمصرف کردن (مثلا خرید میرید و پیش بینیشو میکنید که چیزی بخرید ساک دستی باخودتون ببرید)یا اینکه کمتر زباله تولید کردن میتونه خیلی کمک کننده باشه
به نظرم میشه با کم استفاده کردن از پلاستیک خیلی کمک کرد...مثلا نگرفتم پلاستیک از مغازه دار وقتی یه خرید خیلی کوچیک باهامونه و گذاشتنش تو کیف...
یا بردن کیسه های پارچه ای برای خرید...
من اینجوری به قضیه نگاه می کنم که تبعاً چون از مصرف از نياز نشأت مي گيره پس مي تونيم به هرم نيازهاي مازلو رجوع كنيم طبق اين هرم ارضاي نيازمون يا همون مصرف مي تونه براي نيازهاي فيزيولوژي باشه تا مصرف براي ارضاي نياز رشد و خودشكوفايي وقتي نيازهامون در اين هرم رشد مي كنن بسياري از مصارف عملاً نيازشون از بين ميره مثلاً فردي كه با معنويات سروكار بيشتري داشته باشه خيلي از مصارف اش در رده هاي پايين تر كاهش پيدا مي كنه اين رو از مقوله فردي عرض كردم
به نظرمن یکی ازراهکارهایی جلوگیری ازاسراف ومصرف گرایی اینه که به اینکه دیگران چه فکری درموردمون میکنن فکرنکنیم ودربرابرافکاردیگران سست وضعیف نباشیم تابتونیم قناعت کنیم وازداشته هامون بهترین استفاده روبکنیم
سلام به میلوژی سلام به دوستان میلوژی واقعا سایت جالبیه من و که چندروزی هست درگیره خودش کرده و دارم ارش لذت میبرم .اما از این که بگزیریم میخواستم در رابطه با همین مساله محیط زیست که مطرح شده یک چنتا نظر و ایده بدم دوست هم دارم نظر بقیه هم بدونم.حقیقتش اینه که بنده طبیعت و کوه و دشت و بیابونم زیاد میرم.خیلی نمیخوام براتون بحثو طولانی کنم. مشکل اصلی طبیعت یک زباله های پلاستیکیمونه و بعدیش ته سیگار تو متن بعد میخوام راه حل خودم با شما به اشتراک بزارم
اول از همه میتونیم با همراه داشتن یه قوطی کوچیک فلزی در دار اشغال سیگارمونو هر جا مه هستیم چه تو طبیعت چه تو ماشین هرجا که هستیم تو اون خاموش کنیم و در صورت پر شدن تو سطل آشغال خالی کنیم بنده با اینکه خودم سیگار میکشم همیشه از انداختن سیگار بقیه تو طبیعت ناراحت بودم خودمم به سختی میتونستم جمع کنم با خودم به خاطر بوش اما با این قوطی فلزی کوچک در دار که همیشه همه جا باهم هست دیگه مشکلی نیست.بیاین تو طبیعتمون که داره از بین میره آشغال نریزیم .ممنون
مثلا همین بلک فرایدی که میگه بخر بخر که الان تموم میشه
مصرف از نیاز انسان سرچشمه میگیره و فقیر ترین انسان نیازمندترین هست پس میشه نتیجه گرفت آدمای مصرف گرا دچار نوعی کمبود درونی و فقر هستن .
انسان کلا نیازمند آفریده شده نیازبه خوردن پوشیدن و سرپناه داره ؛و اینکه بخواییم تعمیم بدیم آدمای مصرف گرا دچار نوعی کمبود درونی یا فقر هستن از نظر من نمیشه تعمیم داده مصرف گرایی تو یه زمینه هایی زیاده اونم برای تدابیری که از قبل گرفته نشده و فرهنگش جانیافتاده
من این جمله که آدمای مصرف گرا کمبود درونی دارنو نمی تونم برای همه به کارببرم
اینکه برای چشم و هم چشمی و مدگرایی خریده بشه رو میتونه به کمبود درونی مربوط شه
تصحیح:اینکه برای چشم و هم چشمی و مدگرایی خریده بشه میتونه به کمبود درونی مربوط شه
مصرف گرایی به معنای خرید هر چه بیشتر توام با دور ریختن هر چه بیشتر کالا (یا همون اسراف) در مقابل مصرف بهینه قرار داره ، اگه مبلغی که برای خرید کالاهای مصرفی هزینه میشه صرف پس انداز و سرمایهگذاری بشه خیلی میتونه به توسعه کشور کمک کنه.
گذاره اول: مصرفگرایی از بعد اقتصادی به نظرم بسیار مفید موجب افزایش تولید، افزایش سرعت گردش پول ، افزایش اشتغال و ... و از طرف دیگر باعث افزایش رفاه خانوار ها میشود میشود.
گذاره دوم: اسیب هایی هم البته داره مثل مسائل محیط زیستی و اجتماعی و ...
نتیجه گیری: مصرف گرایی به شیوه کنونی در جامعه (نه کشور های توسعه یافته تر) صحیح نیست و باید اصلاح بشه، کاری که دنبا داره انجام میده. کالا >> خدمات، انرژِ فسلی>> انرژی پاک و.....
اگه مردم بهینه مصرف کنن و مازاد درامد رو پس انداز و سرمایه گذاری کنن بازم با صادرات موجب افزایش اشتغال و تولید میشه وگرنه چه بسا باعث بشه بخاطر تقاضای زیاد دولت مجبور به واردات بیرویه بشه و این موجب هدر رفت ثروت ملی میشه
بنظرم اولا قناعت رو یک رفتار برای شخصیتمون ایجاد کنیم و ددوما هم میتونییم چنتا الگو مثلا نگرفتن کیسه پلاستیک واسه خرید های کوچیک و یا همراه داشتن یک زنبیل رو واسه خودمون در نظر بگیرییم