اگر از جاي فعلي خودت راضي نيستي حركت كن، تو كه درخت نيستي!
عده اي ميگن مهاجرت يك راه شجاعانه برای غلبه بر مشکلات و زندگی بهتر هستش، زماني كه ميبيني شرايط حال حاضر راضيت نميكنه؛ اما اين تصميم علاوه بر ايجاد يكسري فرصت با خودش چالش هايي رو هم به همراه داره.
ممكنه اين روزا به خاطر فشارهاي فرهنگي، اقتصادي و حتي بحث جهاني شدن فكر مهاجرت از ذهن خيلي از ما عبور كرده باشه اما سوال اينجاست كه اين افكار بخاطر به دست آوردن فرصت هاي جديده يا فرار از چالش هاي موجود؟
در بحث اين هفته ميلوژي مي خوايم در مورد مهاجرت با هم صحبت كنيم. تجربه شما از مهاجرت اطرافيان و يا حتي خودتون بيشتر نشون دهنده حركت به سمت فرصت هاست يا فرار از تهديدها؟
من خودم چند ساله دارم کار میکنم که از ایران برم اما متاسفانه اینقد روز به روز همه چی بدتر میشه و دلار گرون تر میشه هنوز شرایط رفتن برام مهیا نشده
مهاجرت در کنار خوبی هایی که داری بزرگترین بدیش اینه که باید وطنتو ترک کنی، این خیلی سخته و غم انگیزه که آدم همه خاطراتش، همه اعضای خانواده اش، همه تعلقاتی که داره رو رها کنه و بره ی جایی زندگی کنه هیچی ازشون نمیدونه نه آداب و رسوم نه فرهنگ و نه هیچی دیگه
من به شخصه آدم چالش پذیری هستم و همیشه تو زندگیم برای خودم چالش بوجود میارم،برای من مهاجرت یعنی چالش جدید برای رسیدن به موقعیتی جدید،آدم ضعیفی نیستم یعنی از سختی فرار نمیکنم،بااذیتش دارم به رشد بیشتر میرسم،ولی محتاط هم هستم که بی گدار به آب نزنم
باید تمام جوانب رو بررسی کنیم،بی گدار به آب زدن در هیچ چیزی خوب نیست
خدا هم تو این آیه «إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ المَلائِكَةُ ظَالِمِی أَنفُسِهِم قَالُوا فِیمَ كُنتُم قَالُوا كُنَّا مُستَضعَفِینَ فِی الأرضِ قَالُوا أَلَم تَكُن أَرضُ اللهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِیهَا فَأُولَئِكَ مَأْوَاهُم جَهَنَّمُ وَسَاءَت مَصِیرًا» گفتن که اگر جایی که هستین داره بهتون ظلم میشه میتونین مهاجرت کنین.
خب وقتی یک نفر توانایی مالی شو نداره چیکار باید بکنه؟
میتونه پناهنده شه?? واقعا دیگه چاره ای نیست
ممنونم عزیزم
پناهندگی که کار درستی نیست. آدم هرکاری رو که بخواد میتونه انجام بده منتها باید راهشو پیدا کنه و براش تلاش کنه تا بشه
من خودم قراره مهاجرت کنم،دلیل مهاجرت خودم محدودیت های اینجاست و رفتن میتونه سرعت +موقعیت های بیشتری به کارم ببخشه و اینقد سر تحریم اذیت نشم
ولی
اینکه هرکسی بره اونجا موفقه قطعا اشتباهه
مهاجرت باید صرف پیشرفت باشه و اینکه از بیشترین توانت اینجا استفاده کرده باشی
مهاجرت هم میتونه باعث تباهی بشه هم پیشرفت
بسته به شخصش داره که چه هدفی رو دنبال میکنه
به نظرم واقعا بايد زماني به فكر مهاجرت بيفتيم كه به دنبال پيشرفت بيشتر باشيم و برنامه مشخصي داشته باشيم نه صرف اينكه حالا همه دارن ميرن پس ما هم بريم!
من براي اينكه بتونم آزادانه تر زندگي كنم تصميم به مهاجرت دارم و هر زمان فرصتش پيش بياد حتما ميرم
انگیزه من برای مهاجرت اینه که دروازه دنیای بزرگتری روم باز میشه و وقتی اطرافیانم انسانهای داناتر و اهل مطالعه بیشتری باشن فرصت رشد فکری بیشتر برام پیدا میشه تا بتونم جوری که دوست دارم زندگی کنم و به کارهای مورد علاقم بپردازم
در ایران افرادی رو که دور و برم میبینم از لحاظ آگاهی بسیار پایین اند و من در این جامعه ناخودآگاه به سمت اونا کشیده میشم و بسمت جهل میرم اما اگر جامعه اطرافم اگاه تر از من باشند من رو به بالا میکشونن و من به آگاهی بیشتری میرسم.
تلاش بیشتر
مثل گرفتن فاند تحصیلی و ...
دقیقا من فکر میکنم مهاجرت فرار از چالشهاست
نه حرکت به سمت فرصت ها همیشه میگن
آسمون همه جا یک رنگه من اینو بهش اعتقاد
دارم . وقتی از خودت مهاجرت نکردی اون نگاه
اون عدم تحمل مشکلات اون عدم خلاقیت و استقامت هم باز با تو هست . خیلی ها از مشکلات مالی اینجا رنج میبرند ولی وقتی باهاشون صحبت میکنی میبینی مدیریت اقتصادی نداره همت کاری نداره آموزش ندیده خب این شخص در هرجایی از دنیا هم باشه وضعیتش همین خواهد بود .
hame chiz az o erade mixad ensan be har chizi k mixad mirese ...
مهاجرت از نظر معنا هزار تا خروجی داره. مهاجرت از وضع فعلی به وضع برتر. این می طلبه که آدم ها در هر جایی که هستند از خودشان به خودی دیگر مهاجرت کنند. اگر شرط آزادی مهاجرت است، پس بهتر آنکه پرنده ی روح دل بر قفس نبندد.
رسیدن به فرصتهای جدید توی غربت قطعاً چالشهای زیادی رو به همراه خواهد داشت،و اگر کسی برای فرار از چالشها قصد مهاجرت داشته باشه ینی توانایی حل چالش رو نداره و یا نمیخواد خودش رو به زحمت بندازه،پس مهاجرت با توجه به چالشهای خاص خودش گزینه ی مناسبی برای این افراد نیست...
مهاجرت باید سنجیده صورت بگیره و هر کار دیگه ای....هر انسانی برای رسیدن به کمال تعریف شده ی خودش نیاز به فرصت های بیشتری داره و اگر جایی که هستیم برای رشدمون مساعد نیست مهاجرت هم یکی از گزینه های خوبه.
با توجه به افراد نسبی است. هم مواردی داشتیم که تایید کننده بودن که آره مهاجرت خوبه و پر از فرصت و هم مواردی که صرفا برای فرار از وضیت موجود بوده. در کل اگر مهاجرت هدفمند و به قصد پیشرفت باشه قطعا میتونه عامل محرک و رو به جلو باشه.
خوبه که ما به فکر جهانی شدن باشیم، من خودم خیلی دوست دارم که به تنهایی جهانی بشم، برای همین دوست دارم، هر روز مهاجرت کنم.
من خیلی ساله به مهاجرت فکر میکنم ولی شرایطش نیست.چون من میبینم که هنوز از لحاظ شغلی اینجا به پایداری نرسیدم اول من باید بتونم خودمو تامین کنم اینجا واسه خودم چیزهایی بسازم تا بتونم به بیشتر فکر کنم.
مهاجرت اگه بافکر برنامه ریزی باشه واقعا باعث پیشرفت آدم میشه ولی مهاجرت بی برنامه زیاد با مشکلات بیشتر ازقبل آدم مواجه میشه البته تو اینم یه خوبی هست تواین جابه جای کارهای رو انجام میدی که قبلا ازشون ترس داشتی و تجربه جدید بدست میاری درکل بخوام بگم خوبه چه با برنامه چه بی برنامه وتو بی برنامه مهاجرت کردن چالشا غیرقابل پیش بینی بیشتر.
فرار از شرایط فعلی به چه قیمتی؟
الان مهاجرت کردن خودش یه غول بزرگه هم پول خیلی زیاد میخواد هم باید با کفش آهنی بدوی دنبال کارات ک بتونی بری!
تازه بعد از گذشتن ازین مراحل وارد یه محیط غریبه میشی که هیچی و هیچ کس برات ملموس نیست. بنظر با این تفاسیر اگر کسی واقعا هدف بزرگی نداشته باشه برای رفتن یا برعکس اگر در جای فعلیش فشار و مشکل اساسی نداشته باشه اقدام نمیکنه برای مهاجرت.
۱۰ ساله میخام برم خارج از کشور ولی نشده تاحالا هزینه زیاد و داشتن کفش اهنی از مولفه های اصلی این کاره
بستگی داره
به شرایطی که الان داری و موقعیت هایی ک داری
و شرایطی که اون طرف در انتظارته و موقعیت هایی ک برات پیش میاد
اینکه تحریم چقدر در کسب و کارت تاثیر داره
اینکه بالا پایین شدن دلار چقدر تاثیر داره
قطعا همه جا مشکلات خودشو داره
مثل خرید خونه شما یک سری معیار داری و ممکنه خونه ای پیدا کنی ک 80 درصد ویژگی های مد نظرتو داره 20 درصدشو بیخیال میشی میگی مشکلی نیست
مهاجرت کردن هم بستگی به معیارهای هرکسی داره و هدفی ک پیش روشه
به نظر من مهاجرت کردن هم حرکت به سمت فرصت و هم فرار از تهدید ها است در مهاجرت کردن به کشوری دیگر مانند کانادا آنجا شغل های با منطق تری دارند و میتوانیم در آنجا کسب درآمد کنیم
به نظرمن فراراز تهدید هاآدم بایدروی خودش کار کنه و بتونه قوی باشه ودربرابر چالش ها بایسته، درسته زندگی همهی ما سختی و بلندی داره وپر از فرازو نشیب ولی این ما هستیم که مشخص میکنیم مي تونیم این مسیر سخت روبریم تابه موفقیت برسیم یانه.والبته مهاجرت بستگی داره به چه منظورباشه من یک روح هنرمنددارم پراز کتاب موسیقی طراحی و خلاقیت پس روحم میپذیره که دیدنی ها و منظره های بیشتری رو ببینم ولی مهاجرت نه!وباز هم میگم بستگی داره مهاجرت به چه منظورباشه اگر برای فرار از مشکلات که بسیار غلطه
به نظر من مهاجرت 2 بخش داره : بخش اول : نبودن چیزهایی که دوس داریم داشته باشیم یا احساس نیاز داریم بهشون و با توجه به شرایط نمیتونیم داشته باشیم و بخش دوم : دونستن اینکه میتونیم در جای دیگری با توجه به بهترین بودن شرایط به آرزوهامون برسیم.
به نظر من فرار از تهدید هاست چون انسان های موفق همین جا هم هستند و تونستن به جایی برسند
تجربه تغییر فضا باعث میشه ادم نگاهش به جایی که متولد شده و عمرشو گذرونده خیلی متفاوت بشه، قبل از رفتنم از ایران تصور میکردم اینجا دیگه تموم شده دیگه نمیشه برای بهتر شدنم یا بهتر ساختن کاری انجام داد ولی اشتباه فکر میکردم از پارسال که برگشتم با همه مشکلات از نو شروع کردن ، ولی آرومم و امید و انگیزه زیادی دارم برای بهتر شدن و بهتر ساختن جایی که هستم.
مهم نیست کجا و چکاره باشی ، مهم اینه بهترین خودت تو کاری که دوسش داری باشی ، واکثر مواقع همینجا و همین شرایطم میشه اینحوری بود ، اما بهانه ها اگر بزارن!
اگر مشکلاتمون رو از مکانی که هستیم بدونیم داریم اشتباه بزرگی میکنیم،هیچ محدویدتی اگر ثبات قدم و عزم و اراده برای هدفمون داشته باشیم مارو متوقف نمیتونه کنه کسی که بهانه برای تلاش نکردن خودش درست بکنه در خارج از کشور هم همین کارو میکنه شاید دیرتر یا زود تر ولی یه روزی شروع میکنه ،هستند کسانی که در همین کشور به موفقیت های زیادی دست پیدا کردند پس قطعا وقتی این افراد تونستند بقیه افراد هم میتوانند.
فرار از فشار ها و مشکلات بیش از حد الکی :)
بستگی داره درمواقعی رفتن به سوی فرصت هاست
درمواقعی هم شانه خالی کردن وفرارکردن ازچالش هاومشکلات
جالب بود
از تجربیاتتون بیشتر بگید برامون
لطف داری دوست عزیز. مهاجرت کردن به فضای بهتر خیلی خوبه، اما چیزی که دردناکه و البته بعد از مهاجرت متوجه میشیم اینکه ما برای پذیرفته شدن در اون جامعه مجبوریم رشد کنیم و تغییر کنیم و اونجاست که آدم دچار دوگانگی میشه و همش از خودش میپرسه خوب چرا توی مملکت خودت اینکارا انجام ندادی؟؟؟
ما یا مردم ،مهاجرت میکنیم به اروپا ، امریکا ، کانادا اونجا باید 24 کار کنی ، بیشتر درامدتو بدی مالیات ، رفتار مردم خیلی منطقی هست برعکس ما که احساسی هستیم -----
کلا زندگی در کشور دیگه هم خوبیهای خودشو داره و هم بدیهاش . ولی حرف من اینکه اگر ما مسئولیت زندگی در کشور خودمون رو بپذیریم کشورمون خیلی بهتر از اروپا و جاهای دیگه میشه. ساختن سخته اونم اینجا ولی میشه.فقط باید خودمون رو باور کنیم.
حرف زیاد هست در این زمینه ولی فقط یه نکته داخلش هست:
(( باور کنیم که میتونیم تغییر ایجاد کنیم ))
بنظرم برای کسب تخصص مهاجرت یک فرصت می تواند باشد و بعد برگردی و در کشور خودت با اون تخصص پیشرفت بیشتری هم برای خودت و هم مردمت داشته باشی اما مهاجرت بدون بازگشت می تونه فرصت ساز یا تهدید ساز باشد برای فرد.
بله مهاجرت به این شکل مفید هست. مردم کشورهای دیگه در مسائل مدیریت فردی و اجتماعی خیلی از ما جلوتر هستن میتونیم از تجربه اونا استفاده کنیم . الزاما اروپا یا امریکا و کانادا (کشورهای بزرگ) نیستن که رشد داشتن ، کشورهایی مثل هند ، اذربایجان، مالزی ، سنگاپور ،هنگ گنک، ماکائو میتونن الگوی خوبی برای سفر ما باشن.
همه مخلوقاتی که در این جهان به سر می برند برای هدف یا اهدافی مختص به خودشون به وجود آمدن.
فقط قبلش بایستی بفهمیم دنبال چی هستیم و برای چی پامون به این دنیا باز شده.
مثلا اگر مهاجرت تو برنامهامون باشه اونم از راه درستش، می تونه فرصتی عالی باشه برای بهتر شدن
یکی از رفقام شاگرد تراشکار بود و هیچ امتیاز ویژه ای در زندگی نداشت. یه آدم کاملا معمولی بود....تا اینکه لاتاری برد و رفت آمریکا. شرایط زندگیش عوض شد و دغدغه هاش کاملا از ما متمایز شد، دیگه چالش خونه و ماشین و لباس نداره، به سرعت داره ترقی میکنه و من پیشرفت همه جانبه رو تووی این آدم دیدم.محیط بشدت موثره و اگه پتانسیلشو داشته باشی خیلی عالی بهت کمک میکنه