همونطور که برای بهبود کیفیت زندگی خودمون به روابط اجتماعی نیاز داریم یک جاهایی هم به خلوت و تنهایی نیاز داریم که بخودمون برسیم. اونقدر روزهامونو با مشغلههای مختلف پر میکنیم که زمان آرامش و خلوت و تنهایی مون خیلی کوتاه و زودگذر هستش.
از طرفی بهتره که یادمون باشه تنها بودن گاهی واقعا برای سلامتی روح و روان مفیده و اگر دقت کرده باشید بیشتر اتفاقات مهم زندگی انسان ها در خلوت و تنهاییشون رخ میده چون تمرکز بالاتری داریم و باعث خلاقیت بیشتری هم میشه.
اما توی دنیای پر هیایوی امروز چطور میشه آدم با خودش خلوت کنه؟ در تقویم جهانی روزی به همین مناسبت تحت عنوان روز بدون وقفه داریم که به خودت و اطرافیانت یادآوری میکنی که اونروز فقط میخوای هر چیزی که حواست رو پرت میکنه بزاریش کنار و کسی مزاحمت نشه.
در بحث این هفته میلوژی میخوایم بدونیم که شما هم چنین تجربه ای داشتید؟ توی خلوتتون چه حسی دارید و اصلا موافق این قضیه هستید یا نه؟
واقعا تنها بودن لذت بخشه
الان طوری شده که کمتر میشه تنها بود و حتی وقتی تنها هستیم میریم سراغ گوشیمون و شبکه های اجتماعی مختلف و اونطوری ک باید از تنهایی مون لذت نمیبریم.
یکی از بهترین جاهای خلوت کردن، طبیعته، روح آدم تازه میشه و کلی انرژی مثبت از طبیعت میشه دریافت کرد
متاسفانه یکی از مشکلاتی ک من دارم اینه ک نمیتونم تنها باشم. نیاز دارم ک همیشه یک نفر باشه. برای همصحبتی برای بودن کنارم. واقعا معضلی شده
به خاطر مشکلی ک دارم خیلی مطالعه کردم تو این زمینه، یکی از مزایای تنهایی اینه ک «هوش هیجانی» (EQ) (هوش عاطفی) رو افزایش میده و باعث میشه اعتماد به نفس هم بالا بره و این خیلی تاثیر گذاره رو زندگی اجتماعی
تنهایی رو دوست دارم و با تنها بودن هیچ مشکلی ندارم!
سلام
بنظرم تنهایی هم مثل خواب برای آدم لازم تا بتونه شناخت بیشتری از محیط اطرافش بدست بیاره و برنامه ریزی دقیق تری را برای روابط شخصی , پیشرفت کاری و همه اون چیزی که علاقمند انجام بده . امیدوارم تنهایی هاتون سرشار از زندگی باشه .
یکی از هنرهای هر فرد اینه که گاهی وقتا بتونه تنهایی هم از زندگی لذت ببره چون اینجوری خیلی چیزا یاد میگیره
تنهایی بزرگترین نعمت برای انسانه. اصلا ما همه تنها هستیم . همه یه روزی میرن و خود تو تنها میمونی. پس بهتره ازش فرار نکنی و یاد بگیری تنهایی لذت ببری تنهایی شاد باشی تنهایی موفق بشی
من قبلا ها خیلی از تنهایی فراری بودم و یه جورایی فوبیای تنهایی داشتم ولی الان طی یه سری اتفاقات،انتخاب کردم که تنها بمونم، البته چون رفتم دو تا پرنده زینتی خریدم که حوصله م سر نره ، خیلی راحت تر باهاش کنار اومدم و واقعا خوشحالم که تونستم. همه ی آدم ها ممکنه مجبور بشن یه دوره ای از زندگیشون رو تنها باشن و باید برای خودشون این موضوع رو حل کنن.اگه بتونن بهش عادت کنن میبینن که تنهایی خیلی آرامشش بیشتر از سر و کله زدن مدام با آدم هاست
⬅️سه نوع تنهایی وجود داره
تنهایی درون فردی
زمانی که فرد خودش رو نشناخته و به جای اینکه مستقل بشه از دستورات دیگران اطاعت می کنه. در این حالت عموما فرد حال خوبی نداره و این حس تنهایی بیشتر به خاطر دوری از خود به وجود میاد.
تنهایی برون فردی
نوع دوم و رایج حس جدا افتادن و دور شدن از دیگران هست، این حس رو زیاد تجربه می کنیم مثل حسی که وقتی تو یک جمع نا آشنا قرار می گیریم داریم. این نوع تنهایی بسته به شخصیت افراد می تونه دوست داشتنی یا اذیت کننده باشه.
برای مثال کسی که درون گراست از این تنهایی لذت می بره اما برای یک فرد برون گرا آزار دهنده هست.
تنهایی اگزیستانسیال
تنهایی که تقریبا همیشه با شما همراهه حتی اگه نشناسیدش، همون حسی که عصر جمعه داریم و حس می کنیم تو این دنیا غریبیم. این نوع تنهایی دقیقا به علت فردیت ما هست همین که می دونیم هر چقدر هم اطرافمون شلوغ باشه باز هم در این دنیا تنهاییم.
بیشتر این تنهایی رو زمانی حس می کنیم که از روزمرگی ها دور میشیم، بار سنگین انتخاب و پذیرفتن مسئولیت های رفتارمون ما رو متوجه تنها بودنمون در این جهان می کنه، این که می دونیم هر چقدر هم دورمون شلوغ باشه باز هم ما مسئول رفتارها و کارهامون هستیم و نهایتا در پهنه هستی تنها هستیم.
منبع:مجله ایسنج
این از اون چیزاییه که نه یک روز بلکه یه هفته بهش نیاز دارم... فقط همیشه ترس این هست که نکنه روتین کارها به هم بخوره و چیزی از دست بره
بنظر من مدیتیشن و تمرین بی فکری، بهترین راه برای شروعه، اول باید ذهن کامل آروم بگیره و بعد از نیم ساعت یا حتی یک ساعت آروم شدن، میشه خیلی راحت روی خودشناسی و مسائل درونی تمرکز کرد ⭐⭐⭐⭐⭐
مورد سوم رو نگفتید، چون گفتید سه نوع تنهایی وجود داره اما دو مورد گفتید فقط
یه روزایی هست، که نیاز به ساماندهی افکاریه که به ذهن آدم هجوم میاره. یه زمانی نیازه دربارهی احساساتمون فکر کنیم. یه جاهایی برای فرار از تنشهای زندگی این تنهایی نیازه.
ولی دلیل خلوتتر همیشه منفی نیست. میتونه خروجی مثبتی داشته باشه! خلوتها و تنهاییها، جزو حریم شخصی شخصی هرکسیه و جزو حقوقیه که باید رعایت بشه. رعایت نکردن این حق، زمانی که بهش نیاز داره، باعث آسیب دیدن آرومِ شخصیت و احساسات طرف مقابلمون میشه!
سومی تنهایی وجودی یا اگزیستانسیاله که گفتن
تفکر و تمرکز در خلوت و آرامش ذهن اغلب موثرتر و راهبردی تره
حس خوبیه تنهایی، آرامش عجیبی دارم وقتی تنهام
تنهایی مثل دریاست فقط قسمت کم عمقش قشنگه و لذت بخشه اگه حواست نباشه از یه جایی به بعد توش غرق میشیو دست و پا نمیزنی
تنهایی لازمه وقتی برای خودت به وجودش نمیاری بدنت تورو مجبور میکنه که اینکارو کنی مثل بدن من که با مریضی نشونش داد...
اره
واقعا بعضی وقتا تنهایی میتونه به ادم کمک کنه
ولی ن اینکه حلال همه مشکلات باشه
این خوبه ادم یک روزشو توی طبیعت بگذرونه به دور از اینترنت و گوشی و ...
و گه گداری ایده های عالی و بکری توی اون زمان ها به ذهن میاد
به عنوان یه مرد (آقا) این تجربه دارم. هر چند وقت نیاز به سکوت، خلوت و تنهایی دارم جای خاصی نمیخوام باشم فقط توی خونه به سکوت ،آرامش و تنهایی که مستحقش هستم احترام گذاشته بشه. فقط نمیدونم چرا این موضوع برای خانمها قابل درک نیست. همینطور که اونها نیاز به ریکاوری دارن و در اون مدت نیازهای احساسیشون به درستی باید درک بشه توسط آقایون. ذهن ما آقایون هم نیاز به ریکاوری و بازسازی داره. نیاز داریم در اون مقطع بپذیرن که به حضورشون در سکوت با احترام نیاز --
-- داریم ، کیفیت گذروندن این مرحله میتونه تاثیر مثبت یا منفی بر روال زندگی شخصی و جمعی ما داشته باشه.
خانوم ها با این موضوع مشکلی ندارن اما خب طبیعتا باید بهشون گفته بشه.
مسلمه ک وقتی ناگهان میرین تو خلوت وتنهایی خودتون آدم فکر میکنه شاید اتفاقی افتاده یا شاید از چیزی ناراحتین. وقتی میخواین تنها باشین بهتره که با شریک زندگی تون هم در میون بزارین
تنهایی بهترین بعد زندگیه. اگه کسی بتونه از تنهایی خودش لذت ببره میشه گفت داره درست و خوب زندگی می کنه! ولی لذت بردن از تنهایی کمی سخته چون انسان فطرتا موجود اجتماعی هست و تنها موندن براش دشواره. بنابراین اگه بتونیم تعادلی بین اجتماعی بودن و تنها موندن برقرار کنیم،احتمالا میتونیم به سطح لذت بخش تنهایی برسیم...
در این مورد با هم چندباری صحبت کردیم اما براش قابل درک نبود ظاهرا تفاوتهای عمیقی باهام داشتیم. اما شخصا ترجیح میدم در بعضی زمانها طرف مقابل از نگاه و یا زبان بدن متوجه حال و احساس طرف دیگه بشه ، این یه ارتباط عمیق رو میرسونه که از شناخت نشات میگیره.
بله بنده تجربه بسیار ارزشمندی از خلوت و تنهایی با خودم و در نتیجه پیدا کردن خودم داشتم و بر این باورم که گاها تنهایی ارزشمندتر از دوستی های شلوغه!
اغلب اوقات وقتی که دیگران اطرافمان را گرفتهاند، انرژی زیادی مصرف میکنیم. تلاش کردن برای شاد کردن و خنداندن دیگران، سر در آوردن از احساساتشان و دیگر مسائل لازمه تعامل با دیگران است.
حتما بایستی مدتی از کار زحمتدار تعامل با دیگران مرخصی بگیریم . اگر پیوسته با دیگران در ارتباط باشیم ، ذهنمون زود تر خسته میشه به همین خاطر می گیم تنها بودن میتونه سبب بهتر شدن حالمون بشه و به قول امروزی ها شارژ شیم .
یه جمله ای بود که میگفت : وقتی کسی ناراحته ، تنهاش بذارید ولی تنهاش نذارید :)
قطعا با این موضوع موافقم که نیاز به تنهایی و سکوت داریم
موضوع اینه که ما نه تنها روزهامون پر از مشغله هست که با وجود فضای مجازی حتی از کوچکترین تنهایی و فرصتی درست استفاده نمیکنیم و خودمون رو با اینترنت مشغول میکنیم ،
ولی بهترین تجربه ای که من دوران خدمت داشتم همین تنهایی بود ، وقتی که به شدت میتونستم فکر کنم و با خودم حرف بزنم و برا خودم برنامه ریزی کنم
ای کاش بشه هر چند وقت چندروز مثل دوران خدمتم تنها و بدون گوشی بشم .
آقا اصلا تنهایی عالیه خدا خودش تنهاست ما رو هم تنها آفریده البته تعامل و ارتباط شرط بقاست ولی خوب به قول استاد قمشه ای ما در این جهان تنها هستیم و فکر میکنم در تنهایی روح و جسم حالت آزادی بیشتری دارن کماینکه خیلی از بهترین رمان ها اختراعات و اکتشافات و ایده های بزرگ بشر در تنهایی شکل گرفته اما در تعامل با دیگران پرورش پیدا کرده همچنین آدم در تنهایی خدا رو بیشتر حس میکنه و آرامش قلبی میگیگیره حتی گوشی ساعت کامپیوتر و... هم تنهایی رو به هم میزنن تنهایی باید مطلق باشه ...
نظر من اینکه قطعا باید یه زمانی رو به تنهایی و سکوت و خلوت کردن با خودمون اختصاص بدیم یعنی ما به اینکار احتیاج داریم با اینکار میتونیم ذهنمونو پرورش بدیم مثبت اندیش بشیم کتاب بخونیم یوگا تمرین کنیم به سلامتیمون اهمیت بدیم پس حتما اینکار رو انجام بدیم منتها بعضی ها انقدر درگیر فضای مجازی هستند که خودشان را به کلی فراموش میکنند و وقتشان را علکی هدر میدهند
کاملا موافقم و بارها تو خلوت تونستم به تفکر عمیق بپردازم.