معمولا دو مفهوم موفقیت و رضایت همیشه با هم در ذهن ما نقش میبنده و حتی گاهی ممکنه یکی رو به جای دیگری به کار ببریم!
اما در زندگی واقعی مواردی وجود داره که این دو مفهوم از هم فاصله میگیرند... یعنی گاهی پیش میاد که ما از یک موفقیت چندان احساس رضایت نمیکنیم، یا در جایی که به ظاهر موفق نبودیم نسبت به عملکردمون حس رضایت داریم.
به نظر شما تفکیک این دو موضوع چه کمکی میتونه به ما بکنه؟ شما چه تجربهای در این زمینه دارید؟
موفقیت یعنی به جای که ارزو داری برسی
رضایت یعنی این که به راهی که رفتی و هرجا کم اوردی راضی باشی
موفقیت و رضایت کاملا از هم جدان....چه بسا آدم موفقی باشی اما هنوز از جایگاهت رضایت نداشته باشی...یا ممکنه از شرایطت رضایت داشته باشی در حالیکه اصلا ادم موفقی نباشی...من رضایت رو ترجیح میدم...حس رضایت مستقیماروی روح ادم تاثیر مثبت و ارامش اوری داره
به نظر منم موفقیت و رضایت کاملا از هم جدا هستند و احساس رضایت انسان از خودش همیشه نسبت به موفقیت مهم تره چون با احساس رضایت ادم اعتماد به نفس بیشتری داره و اگه احساس رضایت کمتر داشته باشیم اعتماد به نفس کمتری داریم پس کاری های بعدی رو احتمال موفقیت ما پایین میاد
بستگی به تعریف رضایت و موفقیت داره.رضایت کاملا درونی هست اما تعریف موفقیت بعضا از بیرون القا میشه .مثلا موفقیت واسه خیلیا ملیونر بوده در حالی ک ملیونر های زیادی بخاطر عدم رضایت درونی دست ب خودکشی زدن یا گفتن ک زندگی مزه خاکستر میده
موفقیت مقوله ای هست که باید اول تعریف بشه، موفقیت مالی یا موفقیت در زندگی، موفقیت مالی همیشه با رضایت نمیتونه همراه باشه چون برای رفع نیاز مالی انسانه ولی موفقیت تو زندگی میتونه همیشه با رضایت همراه باشه چون انسانی که تو زندگیش موفقه آدم شادتر و راضی تریه
برای من
موفقیت = بدست آوردن هر نتیجهای که دلم میخواد
رضایت = انجام دادن تمام اون کاری که از دستم برمیاد، فارغ از اینکه نتیجه چی میخواد بشه
حالا گاهاً موفقیت با رضایت، همسفر میشن وگاهی نه
ولی اونچه که به من آرامش درونی میده، رضایت هستش
موفقیت ینی رسیدن به هدف و چیزی ک خواستمون بوده
ولی رضایت ینی موافقت با یه موضوع کار یا هر چیز دیگه ای
گاهی وقتا هم پیش میاد از هدفمون ینی از موفقیتمون رضایت داریم اینجا هر دو با همن
این دو کلمه فقط ظاهرا شبیه همن ولی شباهتی ب هم ندارن
age nashod ,nashod dige
hade aghal talasheto bokon ke baad hasratesho nakhori :)
به نظر من موفقیت به منطق و کاری که ما انجام میدیم برمیگرده ولی رضایت به احساسات و قلب ما بستگی داره.زمانی هم که موفقیت و رضایت با هم همراه میشن یعنی قلب و عقل ما با هم،هم عقیده شدن...
به نظر من موفقیت بسته به رضایت داره چون اگر راضی نباشیم بیشتر سعی میکنیم تا با موفقیت به رضایت برسیم
تاموفق نشیم توکاری رضایت نداریم !بنظرمن رضایت مااززندگی یاهرچیزی مستقیم مربوط میشه به موفقیتامون
بنظر بنده انسان باید بدونه چه چیزی واسش مهمه ، من بهتون میگم ،رضایت وخشنودی از مهمترین اصل هاست پس موفقیت یعنی همان رضایت ، هرموقع شما راضی بودی از عملکردت یعنی موفق شدی این دو کلمه به هم گره خوردن و قابل تفکیک نیستن ،وقتی موفق میشی رضایت داری و وقتی رضایت داری یعنی موفق شدی
موفقیت برمیگرده به نوع نگرش انسان که موفقیت رو در زندگیت چی تلقی کنه!اما رضایت برمیگرده به سطح توقع.ممکنه به اون موفقیتی که میخوای نرسی ولی راضی باشی.یه جورایی به همون سطح قانع باشی.از اون طرفم میشه به موفقیت دست پیدا کنی اما در نظرت کم جلوه کنه.پس بهتره توقع ونگرش متناسب باشن.
راه موفقیت همیشه در حال ساخته و موفقیت پیش رفتنه نه به نقطه پایان رسیدن
رضایت خیلی مهم تر از موفقیت هستش
مثل اینه که تو بری سر جلسه امتحان فقط به هوای نمره کامل گرفتن درسو حفظ کرده باشی و هیچی ازش یاد نگرفته باشی ولی وقتی یادش گرفته باشی دیگه اون نمره مهم نیست چون تو میدونی که اونو بلدی ینی رضایت قلبی داری از این موضوع
بعضی وقتها هدفی رو در زندگی پیش میگیریم که با رسیدن به اون هدف موفق میشیم ولی لزوما به رضایت نمیرسیم. مثلا ممکنه اون هدف با شرایط زندگی ما نخونه و آرامش ما رو تامین کنه.
اصولا هدفی دقیق و درست هست که با رضایتمون هم راستا باشه.
رضایت رابطه مستقیمی با موفقیت داره تعریف هر یک از اینها بدون آن یکی بیهوده است البته استثنا ها در تعاریف به خوانش فرهنگی هر جامعه مربوط میشه اما در کل رابطه مستقیم اونها در جامعه ما مشهود و ملموسه .
خوب کمک میکنه وقتی تمام تلاشتو کردی اما موفق نشدی ناراحت و سرخورده نشی مثلا شده تو ی کاری موفق نشدم اما تا جایی که تونستم تلاش کردم و اصلا از موفق نشدن ناراحت نشدم چون ی حس رضایت درونی تو خودم حس میکردم این کار باعث میشه همیشه ادم.تلاش کنه و فقط وقتی که موفق شده باشه خوشحال نشه
موفقیت بر پایه رقابت بنا شده و رقابت بر اساس مقایسه. در نتیجه اهل موفقیت اهل مقایسه هستند. اهل موفقیت مدام در حال مقایسه ثروت ، قدرت ، مدرک، خانه ، ماشین و … خود با دیگران هستند ودر نتیجه وقتی ازاین مقایسه سربلند بیرون بیایند ، خوشحال میشوند و احساس هویت می کنند.
هویت آنها در برتری طلبی آنها است و اگر به این برتری طلبی پاسخی داده نشود هویت آنها نیز مخدوش خواهد بود.
اساسا از نظر منطقی ، فلسفی و اجتماعی چنین مقایسه ای اشتباه است ؛ چون ما نمی دانیم فردی که خود مان را داریم با او مقایسه میکنیم ، زودتر از ما شروع کرده یا دیرتر ؟ و ...
کته منفی دیگری که در مورد مقایسه مطرح شده ، بحث بی پایان بودن روند مقایسه است. همیشه بالاتر از ما کسی هست که ثروت و دارایی بیشتری داشته باشد ؛ پس ما همیشه ناراضی خواهیم بود و هیچگاه هویت سالمی نخواهیم داشت در نتیجه اهل موفقیت که همیشه درگیر زندگی رقابتی و مقایسه ای است رنج بسیار
راه حل این مشکل برای اینکه هم پیشرفت کنیم و هم درگیر آسیبهای روانی اجتماعی زندگی مقایسه ای و رقابتی که متاسفانه زندگی بیشتر اهل موفقیت است نشویم باید در زمره اهل رضایت قرار گرفت .
درواقع وقتی شما خودتان را با خودتان مقایسه می کنید ، همیشه شاد خواهید بود وهر قدم کوچکی نیز برایتان موفقیت محسوب خواهد شد. حتی اگر این قدم کوچک در مقایسه با دیگران به چشم نیاید.
طرز برخورد اهل موفقیت و رضایت در هنگام شکست هاست ؛ اهل موفقیت وقتی خودشان را با دیگران مقایسه می کنند و خود را فروتر و پایین تر می یابند، مدام به خودشان سرکوفت می زنند
پیشنهاد طلایی
سعی کنیم از زمره اهل موفقیت که بر اساس مقایسه و رقابت با دیگران زندگی می کنند ، به زمره کسانی بپیوندیم که برپایه رضایت از خود و نیز رقابت با خود های پیشین و صبر و مدارا با اموری که اراده ای بر آنها ندارند ، زندگی می کنند. این مورد دوم هم موفقیت و پیشرفت فردی و هم ر
خوب توضیح دادی دوست عزیز
شاید به نظر من خیلی از ماها کمال طلب منفی هستیم و رضایت را در موفقیت عالی میبینیم ولی شاید جایگزین واژه کافی در زمره موفقیت هامون در عین تلاش به اندازه میتونه شرایط رو بهتر کنه
و هم رضایت وهم آسودگی خیال را به صورت یکجا تحویل ما می دهد.
در پایان مهم بازی درست است نه رقابت با دیگران.
ممنونم نظر لطف شماست.
اما متاسفانه مطالب کم مطالعه میشه در بحث ها و پیام های قبلی که نوشته شده.
ببخشید اگر کامل نبود.
رضایت در موفقیت جدای رضایت با موفقیت میباشد لذا ایندو در بحث میبایستی جداگانه بررسی شوند نه با هم پس درصد هر کدام برای خودش میباشد
خدا درست است که انسان را آزاد آفریده ولی در اختیار او حتی برای مقربی خودش محدودیت قائل شده است سلام........
موافقم دراین عملیات تناقضی با پیشرفت افراد وجود نمایید در سرعت آن آنهم خصوصی خواهد بود
سلام خوبی عزیزم رضایت آسودگی خیال در امور امری تنها مادی و فردی نیست در شق اول و دوم خدا و جامعه هم در ادامه تاثیر گذارند که این ممکن است به اصل حیات فردی با اختیار صدمه وارد سازد پس مراقبت را بایستی به بحث افزود تا از گمراهی فکری جلوگیری نمود
ایندو کلمه در جوار اختیار شخص در جامعه مرتبط میباشد وبه تنهایی قابل بحث نیستند هر چند اختیار را خدا به تمامی بازندگان خودش داده است ولی جامعه ما برای رضایت از موفقیت افراد پذیرای فرمولی پیدا نموده است که ممانعت آور موفقیت افکار باز شده.....
به نظر من موفقیت جنبه های مختلفی داره، مثلاً ممکنه کاری رو بهینه انجام بدیم ولی حس خاصی هم نداشته باشیم که خودش موفقیته، یا کار روتینی انجام بدیم و اون حس رضایت رو احساس کنیم که همین هم موفقیته!
به نام خداسلام
موفقیت تقریبا همیشه همراه رضایت هست ؛ مگر اینکه از دید دیگری نگاه کنیم.
یعنی من در فلان کار موفق بودم پس راضی هستم.
اما دیگران می گویند تو موفق نبودی ولی من راضی هستم پس موفق بودم
یا
دیگران می گویند از تو راضی هستیم ولی من احساس موفقیت نمی کنم.
به همین سادگی
وسلام
ینی به طور کلی بسته به شرایط و زمان میتونه تعريف موفقیت واسه یک فرد متفاوت باشه، دیگه چه بماند بخوایم از هر فرد به فرد دیگه بسنجیم!
رضایت یک امر قلبی و درونیه و از خودآگاه انسان میاد. موفقیت یک امر بیرونیه و از آگاه ی جامعه نسبت به فرد ساخته میشه. پس مقایسه شون چندان صحیح نیست. و دقیقا طبق مقدمهای که گفته شد گاهی این به اون یکی غلبه میکنه و گاهی بالعکس، بستگی داره نیروی درونی ما قوی تر باشه یا نیروی بیرونی
نمیشه موفق نباشی و از خودت راضی باشی اصلا ی پارادوکسه
از نظر من اگر زمانی این دو متقابل هم باشند لازمه ک رضایت فدای موفقیت بشه یعنی گاهی برای رسیدن ب یک موفقیت باید از یک سری رضایت های سطحی چشمپوشی کنیم مثلا برای موفقیت در کنکور باید از رضایت تفریحی خودمون بزنیم و لی اگر این دو مفهوم در نتیجه حاصل بشند باید و باید و باید موفقیت
ادامه پیام قبل:
باید و باید و باید موفقیت همراه با رضایت باشه در غیر اینصورت هیچ ارزش و اعتباری نداره
فروغ فرخ زاد میگه: پرواز را بخاطر بسپار پرنده مردنی ست! رضایت در راه موفقیت ایجاد میشه، وقتی از خودمون رضایت داریم در حالی که هنوز موفق نشدیم یعنی داریم از راهی که طی می کنیم لذت می بریم، قرار نیست همیشه مقصدی باشه شاید راه زیباتر از خود مقصد باشه!
وقتی موفقیتی با رضایت همراه نیست عموما میشه گفت اون هدف برای اون شخص کافی نبوده و در ذهنش آرمانهای بالاتری ازون موضوع داشته
رضایت بیشتر در مسیر موفقیت خودشو نمود میده تا در رسیدن به موفقیت مد نظر
میشه گفت وقتی موفقتی همراه با رضایت همراه نیست در واقع اون شخص انتظار همچین موفقیتی رو نداشته یا تمایلی به همچین موفقیتی نداره هر چند که این موفقیت از دید بقیه بسیار ارزشمند باشه
گاهی انسان در مواردی و کارهایی که انجام میده همیشه دوست داره موفق بشه که این کلا حس خوبی است ولی اگر در مواردی کاملا به هدف نرسه ولی حس رضایت سراغش بیاد نشون دهنده اینه که بیشتر از این از خودش توقع نداره بنابر این به همون راضیه
ت
موفقیت چیست:
برای رسیدن به زندگی دلخواهتان باید تعریفتان را از موفقیت بر مبنای خواستههایتان (و نه آنچه رسانهها یا پدر و مادرتان به شما دیکته میکنند)، مشخص کنید. شما باید خودتان را در اولویت قرار دهید، این زندگی شماست و تعریف «شما» از موفقیت است که اهمیت دارد.
تنها برای رسیدن به هدف پایانی تلاش نکنید؛ برای موفقیتِ امروزتان تلاش کنید، خواهید دید که تلاشتان شما را به هدف اصلیتان نزدیک و نزدیکتر میکند
تعاریف زیادی برای موفقیت وجود دارد. یک تعریف "بالفعل کردن استعدادهای نهانی است". تعریف دیگر "دست یابی به هدفی است که در نظر انسان می باشد و با رسیدن به آن هدف برای خود موقعیت و اعتباری کسب می کند".
پس، فرد موفق کسی است که به آرزوهایش می رسد و احساس رضایت خاطر می کند که این امر،
، خود حاصل تلاش و کوشش مداوم در زندگی است.
با توجه به این که موفقیت، حوزه گسترده ای دارد می توان آن را از دو بعد بررسی کرد:
یکی بعد فردی است که در آن موفقیت به تلاش و کوشش خود فرد بر می گردد. مثل موفقیت یک دانش آموز در مسابقه علمی
بعد دیگر که کمی هم پیچیده تر است موفقیت سازمانی است. عامل این نوع موفقیت تنها تلاش خود فرد نیست، بلکه اطرافیان و همکاران هم در موفقیت سهیمند و موفقیت تنها به خود فرد برنمی گردد بلکه متوجه همکاران یا سازمان او نیز می شود. مثل انتخاب شدن یک شرکت در زمره شرکت های برتر
اینکه موفق باشی یا نباشی به نظرم مهم نیست اینکه راضی باشی مهمه چه بسا که یه کاری رو انجام میدی و توش شکست میخوری ولی همون شکست چیزی رو یادت میده که هم یه تجربه جدیده و هم یه موقعیت و باعث رضایتت میشه
بنظر من دوتا چیز جدا هستن که پشت هم اگه باشن آدم تو هر زمینه ای پیشرفت میکنه..نتیجه مطلوب میتونه رضایت بهمراه داشته باشه که پیامدش قطعا موفقیت خواهد بود
بنظر بنده موفقیت و رضایت با یکدیگر ملازمه دارند اما موارد استثنا هم وجود دارد که از مسائل دیگری همچون کمال گرایی و یا خود کم بینی حاصل می شود. اما بطور طبیعی در یک انسان عادی موفقیت باعث رضایت می گردد و رضایت باعث میگردد انسان ها بدنبال موفقیت بروند.
هیچ موفقیتی بدون رضایت موفقیت نیست و هیچ رضایتی بدون موفقیت رضایت نیست.
اهوم گاهی بوده که من هم در کاری موفق نبودم اما احساس رضایت کامل داشتم چون تمام تلاشم رو به کار بردم ولی خب نشده دیگه به قول معروف سرت سلامت بابا ????
سعی کنید تموم کارهاتونو فقط برای خدا انجام بدید اون موقس میفهمید موفقیت چیه ی حس خوبیه...
موفقیت خود ب خود حس رضایتو درپیش داره ب نظر من
فرض کن تو ی مسابقه ای که جایزه نفردومی برات مهم بود اول شدی موفق شدی اما رضایت نداری
گاهی آدم در دوره از زندگی ی سری اهداف و آرزو داره که بنا به شرایطی نمیتونه بهش برسه و بعدا درست وقتی که تقریبا ناامید شده از رسیدن اون هدف یا آرزو متوجه میشه که در سطح خیلی جزیی تر از اون هدف یا آرزو داره ترقی میکنه و این حس رضایت به آدم میده که توانایی هاش هنوز از بین نرفته
اما ب نظر من باز ی رضایتی هست
چون حس برتری نسبت ب بقیه رضایت داره این تو ذات آدم هاست.
شما فکر کن موفق شدی با تقلب نمره ی بیست بگیری
این کار قطعا نه تنها به شما احساس رضایت نمیده بلکه در آینده هم ممکنه به شما آسیب برساند.
تو ی مسابقه ای با قمار موفق شدی هیچوقت رضایت مندی نداره
کسی ک قمار میکنه حتما رضایت داره وگرنه دنبال قمار نمیرفت.
ادمی که خودشو زده بخابو نمیشه بیدار کرد حتما باید برات پیش بیاد بفهمی واس منکه پیش اومد
من موفقیت هایی داشتم ک اصلا برام مهم نبودن
ولی باز احساس رضایت باخودش آورده
چون ذات ما آدمها همیشه نسبت ب برتری احساس رضایت نشون میده.
تو ذاتت فرق داره فکر کنم
احتمالا ذات شما فرق داره
جز خودتون ادمی رو بیارین ک بگه من ذاتا از حس برتری خوشحال نمیشم
بله لزوما موفقیت از هر راهی احساس رضایت نمیکنه
خدا انشاالله هدایتت کنه یاحق
به نظر من رضایت در حالت تعالیش یه موفقیت با ارزشه.
یعنی وقتی کاملا از خودت و کارت راضی هستی و میدونی که هرچه میشد رو انجام دادی، فارغ از اینکه تو نظر افراد بیرونی موفق به نظر برسی یا نه، پیش خودت و نسبت به خودت به یه موفقیت رسیدی.
ما قدرت تفکر و اختیار داریم
میتونیم سراغ راها خوب بریم اگ کسی راه دیگه ای انتخاب میکنه حتما راضی بوده ک انتخابش کرده تاکید میکنم انتخاب
من هر راهی رو نگفتم جسارتا
با این جمله متوجه شدم شماهم از اون دسته آدمایی هستی ک برتری رو قبول داری چون فک میکنی الان از من بهتری
دیدی پس انکارش نکنید
بنظر من در کل یه معنی و یه مفهومی میده
ولی وقتی موفقیت از نظر ما باشه که مطمعنا رضایت به همراه دارد.
بعضی اوقات هم میشه که ما رضایت نداریم
ولی کار با موفقیت به اتمام رسید.
نه بعضی مواقع انتخاب با رضایت نیست و شرایط آدم رو مجبور میکنه
ازنظرمن انسان ها باداشتن:تلاش وپشتکارمیتواندباموفقیت به هدف خود برسند.برای مثال یک فرد خودش دوست داردبه رشته ی موردعلاقه اش برود باتوجه به حرف هایی که دیگران میزنند دچاردوراهی شوند. شاید درآن رشته موفق باشد ولی رضایتی ازآن ندارد.
والا من نظری ندارم. چون برا من پیش اومده. موفق بودم ولی احساس رضایت نداشتم. احساس رضایت داشتم ولی موفق نبودم.... و در کل هم حس درونیم برام مهمه... چون همیشه سعی میکنم تلاشم رو بکنم تا خودمو راضی کنم.
مقصر درون ما آدمهاست ن چیزی دربیرون
درست نیست ک انتخاب هامون رو گردن شرایط بیندازیم
به نظر من این موضوع به شرایط پیشرفت شخص، جایگاه اجتماعیش و همچنین مواردی که در راه هدف شخص قرار دارد، تاثیر دارد، بعنوان مثال یک تولید کننده جنسی رو که تولید کرده، در بازار فروش بهتر جواب داده ولی در عین حال همان جنس از کیفیت مرغوبی برخوردار نبود، ولی چون قیمتش پایین بوده، مردم ا
پس اینجا متوجه میشیم که تولید کننده از جنسی که تولید کرده، رضایت خوبی نداره ولی چون فروشش بهتره بوده، اینجاس که احساس رضایت مندی میکنه، وسلام
دوستان دقت کنن که فقط راجب موضوع بحث بشه، نه احوال پرسب
من فکر می کنم رضایت وابسته به این است که چقدر قانع هستیم و موفقیت وقتی است که یک کاری را درست و کامل انجام دهیم و هم خودمان و هم دیگران از موفقیت خشنود باشند .
درسته رضایت ربطی به موفق شدن نداره..چه بساکه من توی پاس کردن درسی موفق میشم ولی ازیادگیری خودم ونمره هام رضایت ندارم..برعکس شایدبعضی وقتا من ازنحوه درس خوندن خودم راضی باشم ولی تو اون درس موفق نشم..یعنی فکرشم نمیکردم که اون درس رو رد بشم..ولی این اتفاق افتاده ورد شدم..
وقتی واسه یه کاری همه تلاشتو میکنی و از خودت راضی هستی ولی بنا به دلایلی خب موفق نمیشی همین حس رضایت از خودت واسه خودت کافیه فکر کنم خیلیامون حسش کرده باشیم
رضایت از خود کلید همه پیروزی هاست شاید معنای موفقیت را اشتباه از کودکی در ذهن ها کرده اند .موفقیت همان رضایت از خود است.
موفقیت میتونه یه آرزو باشه ...اما ممکنه زمانی به این ارزو برسی که احساس رضایت دیگه ازش نداشته باشی
از نظر من رضایت یه احساس درونی که وابسته شخصه مثلا اینکه خودت از کارت راضی بودی و یا حس خوبی از انجام دادن اون کار داری ولی موفقیت از دیدگاه دیگرانه مثل اینکه از سوی بقیه تشویق شی و بخاطر کاری که کردی موقعیت اجتماعی بهتری بدست بیاری درواقع موفقیت در ما از دیدگاه دیگران تعریف میشه
مثلا مردم کسی رو در جایگاه مدیریتی بالا یا موقعیت اجتماعی خوب میبین و در نظر اون ها اون فرد آدم موفقیه و چون این حس از بیرون به طرف القا میشه خودش هم خودش رو آدم موفقی میدونه در صورتی که من که اصلا از اون جایگاه یا شغلش رضایت نداشته باشه
برعکسش هم کسیه که از زندگیش راضی و احساس شادی می کنه ولی چون از دید اجتماع جایگاه پایینی داره مردم اونو آدم موفقی نمیدونن پس به نظرم این دوتا مفهوم از هم وجدان یکی رضایت یه که خودمون احساس میکنیم و دیگری القای احساسی از طرف اجتماعه
کاملا موافقم حرف منم همینه!
رضایت نیمی از مسیره موفقیت هستش... ممکنه در روز در مورد خیلی از چیزا احساس رضایت کنیم در صورتی که به صورت ناخواسته توی اون شرایط قرار گرفته باشیم و هر روز انجام میدیم.. اما موفقیت چیزیه که ایمان داشتی و بهش رسیدی و خود خواسته بوده... یعنی مسیرش کامل تر بوده و خودت به وجود آوردیش
به نظر من رضایت یکی از رکن های موفقیته چون رضایت یک باور قلبی هست که مثل چراغی را را به ما نشان می دهد و اون راه همان هدفه
سلام همگی به تو ☺
همیشه به چیزی که در ذهن خودمون میگذرد بهش فکر میکنم سرمون میاد پس بهتره به چیزهای فکر کنیم که بزرگ هستن اگه به خودمون تلقین کنیم اتفاق میوفته
همیشه بهتره که به چیزهای مثبت فکر کنیم چون افکار منفی و مثبت خیلی در عوض کردن زندگی افراد تاثیر داره ، و خیلی خوبه که روی اهدافمون متمرکز بشیم و با انرژی و امیدارانه با توکل به خدا پیش بریم و مطمئن باشید همه چیز خوب پیش میره. خدا با ماست
شاید ترجمه ما از موفقیت درست نبوده به عبارتی اون موفقیتی که باعث رضایت ما نشده تصوری از پیش تعریف شده و اشتباه در رابطه با اون موضوع بوده ساده تر بخوام بگم فکر میکردیم موفقیته در حالی که نبوده. و حالا باعث رضایت ما نشده.
موقعی که موفق نیستی ولی راضی هستی حتما کار دیگه ای از عهدت برنمیاد
رضایت داشتن یا نداشتن توی موفقیت هامون باعث میشن اگه راضی نبودیم به دلایلش فکر کنیم و به اشتباهاتمون پی ببریم تا دیگه انجامش ندیم
از هر موفقیتی احساس رضایت دارم
وقتی توی کاری موفق میشی شاید خوشحال بشی وذوق زده....اما مهم اینه که این موفقیت رو مدیون چه خصوصیتی از خصوصیاتت هستی؟و این مهمتره که از ته ذهنت...نه قلبت...از اعماق ذهنت از موفقیتت واقعا شاد باشی.
با سلام و ضمن سپاس از اپلیکیشن بسیار خوبتون . نظر بنده در مورد ارتباط بین موفقیت و رضایت بر حادث شدن موفقیت بطور اتفاقی در مقابل موفقیتی قرار می گیره که برمبنای هدفی برنامه ریزی شده شکل می گیره .
موفقیت انتخابی حس رضایتمندی به مراتب بیشتر و پایدارتری نسبت به موفقیتهای تصادفی خواه
خیلی وقتا ی موفقیت هر چند رضایت بخش نباشه ولی زمینه ساز واسه ی موفقیت رضایت بخشه
به نظرم موفقیت وقتی میشه موفقیت که با حس رضایت همراه باشه و اگه از کاری راضی باشیم به هر حال یعنی موفق بودیم. اگه موافقین لایک کنید.
گاهی به موفقیت نسبی رسیدیم ولی مورد رضایتمون از چیزی که از خودمون انتظار داریم نیست
و گاهی هم تمام تلاشمون رو کردیم ولی موفق نشدیم درحالیکه رضایت داریم که کوتاهی نکردیم????
سلام.بنظرم وقتی خودمون کاریو درست انجام میدیم و از خودمون مطمعنیم پس رضایت هم داریم
ممکنه موفقیتی هم نباشه ولی رضایت اون لحظه براخودمون باارزش تره
به نطر من خیلی مرتبط هست به سطح انتظار آدم از خودش و اطرافش
سلام به نظر من این موضوع به طرز فکرمون و طرز نگاهمون بستگی داره شاید ی موضوع اونقد برامون ارزش داشته باشه که حتی رسیدن به یه سطحی توش برامون ارزشمند باشه و احساس رضایت کنیم ولی ممکنم هست تویه موضوع که برامون ارزشش کمه به موفقیت برسیم ولی حس رضایت ازش نکنیم
موفقیت یه حس رضایتی به همراه داره ولی بعضی وقتا بعضی موفقیت ها رضایت بخش نیستن و این یعنی برا اون موفقیت کم گذاشتیم اگه فرد تلاشش رو برای موفقیت بکنه رضایت بخشه .
رضایت یعنی فرد راضیه به اون کاری که انجام میده و هیچ شکایتی نداره و موفقیت هم معلومه چه مفهومی داره
سلام.ساده ترین تعریف اینکه کاری را بالاخره انجام بدی وتمامش کنی ولی خودت بدونی این کار میتونس
ت بهتر یا زودتر انجام بشه .ولی در کل انجام دادی و یک موفقیت و امتیاز برای شما محسوب میشه
سلام
به نظر من فرد باید بره دنبال کاری که بهش اعتماد به نفس میده و زندگی شو بهتر میکنه ... حتی اگر از اون کار رضایت قلبی نداشته باشه باید به هدف والایی که در نظر داره فکر کنه و بدونه که این کار قراره تو موفقیتش تاثیر بذاره ...
شخصا وقتی توی محیطی احساس مفید بودن میکنم و می بینم که بقیه بهم اعتماد دارن احساس رضایت میکنم .اون موقع تلاشمو میکنم که همه چی درست باشه حالا هر اتفاقی که بعدش بیفته مهم نیست.به نظر من این که تو تمام تلاشت رو برای هدفی انجام میدی همون موفقیته و احساس رضایت رو برات به دنبال داره
با قسمت اول جمله موافقم.کاری رو انجام بدیم که بهمون اعتماد به نفس میده.وقتی اعتماد به نفس بالاتری داری حس بهتری به خودت و اطرافت داری
دقیقا ... چون برای خودت ارزش قائل میشی و در نتیجه برای دیگران ...
سلام. گاهی رسیدن به هدفی از پیش تعیین شده و برنامه ریزی شده و حتی اجباری موجب موفقیتی میشه که لزوما همراه با رضایت نیست. اما گاهی در مسیر رسیدن به هدف به مرحله ای از باور و خودباوری و خودساختگی میرسیم که احساس رضایتش رو با هیچ چیز نمیشه عوض کرد.
کلا بعضی وقتها رضایت از همون موقعیت موجود همون موفقیته
رضایت تابع عوامل درونی و موفقیت تحت تاثیر عوامل بیرونیه
وقتی کاری انجام میدهیم ولی ان کار را به اتمام نمیرسانی اما رضایت داری این همون موفقیته
سلام..به نظر من وقتی برای انجام کاری تموم تلاشتو میکنی و در عین حال هم اعتماد به نفس داری اون موقع است که احساس رضایت درونی میکنی چون میدونی هیچ جایی کم نذاشتی
رضایت یعنی خوشنودی و موفقیت در کاری
بنظر من ابتدا باید موفقیت رو کامل درک کنیم ،موفقیتی رو بدست آوردیم که حاصل جبر و اعتقادات دیگران در مورد پیروزی است یا نه،موفقیت بدست آمده کاملا خواسته و هدف شخصی خودمان بوده.این دو مورد خیلی با هم فرق دارند
بنابراین شخصی که خود انتخاب میکند و هدفی را پیش میگیرد تا این مرحله رضایت بیشتری نسبت به فردی دارد که هدف به او تحمیل شده یا کورکورانه دنبال میکند.این رضایت اولیه مهم است .اگر به موفقیت نرسد بنظر من تبدیل به تجربه میشود که خیلی هم عالی ست
در نهایت موفقیتی که خودخواسته است و به هدف میرسیم حاصلش رضایتمندی است .در کل اگر اجبار در انتخاب هدف نباشد موفقیت و رضایت همسو میباشند و همینطور اگر موفقیت جبر باشد با رضایت منافات دارد
سلام
میگم ک این برنامه همش بایدپرداخت بشه درغیراینصورت مزیت دیگه ای هم داره؟
هرکی میدونه بگه
تجربه شخصی خودم؛بعد از گرفتن دیپلم ، در کنکور شرکت کردم ،بعد از قبولی و برای انتخاب رشته ،این من نبودم که تصمیم میگرفتم خانواده بود.حتما مهندسی باشد،خارج تهران نباشد و....من موفق شدم ،قبول شدم اما کاملا ناراضی و بی میل.اون تحصیل و زمانی که براش صرف شد برای من حاصلی نداشت
اول بایدکاررو انجام بدیم .پس از عهده کاربراومدیم.حال بررسی کنیم از این کار کی راضیه وکی ناراضیه.
سلام
یک پرداخت اولیه برای آزمون ها دارد اما بعد دیگه هزینه ای دریافت نشد.بله بنظر من همان آزمون ها برای خودشناسی خیلی موًثر هستند
سلام
به نظر من آدم ها وقتی کاری رو که دوست دارن
انجام میدن احساس رضایت و خوشحالی دارن حتی اگر اون کار مشکل باشه و یا شکست بخورن.اما زمانی که یک کار رو از سر اجبار یا با بی میل انجام بدن حتی اگر موفق هم بشن احساس رضایت بهشون دست نمیده.
به نظر من در کارها رضایت نقش مهمتری داره تا موفقیت . یا میشه گفت معنی واقعی موفقیت همون رضایته . یعنی شما وقتی در کاری موفق شدی که از انجام اون رضایت داری
دوستان چه تستی بزنم که بفهمم تو چی استعداد دارم؟
دقیقا منم همین طور شدم ... دبیرستان به اجبار ریاضی خوندم و الان که دانشجو ام دارم بدون میل خودم حسابداری میخونم ... این جور موقع ها باید چیکار کنیم ؟
من هم همین بلا سرم اومده و با وجود اینکه از ریاضی خوشم نمیومد دکترای مکانیک هم گرفتم. اما از زندگی کاریم رضایتی ندارم. از اونجا که مملکت هیچ حساب و کتابی نداره به نظر من تا دیر نشده ول کن برو رشته مورد علاقت
age chand saletoone ....agd bkhain vaqan vaqt hazt
دقیقا همینطوره...منم عاشق این بودم که افسرنیروی انتظامی بشم ولی بخاطرخانواده ام اقتصادخوندم ...الان موفق شدم توی رشته اقتصاد ولی احساس رضایت ندارم...
تاریخ تولد من یکم فروردین ۱۳۴۸ میباشد لطفا اصلاح فرمایید
من تا حالا همچین حسی نداشتم،یا موفق بودم و راضی،یا موفق نشدم و ناراضی
ب نظرم وقتی میشه هر دو این مفهوم رو کنار هم احساس کرد که کاری که میخوایم توش موفق باشیم برامون شادی هم بیاره یعنی در اصل به اون کار قلبا اعتقاد و علاقه داشته باشیم این طوری رضایت هم پیش میاد. حتی اگر رضایت صد در صد نباشه.
من کارم ماساژ هست . توی کارم خیلی موفق هستم ولی شرایط محیط کار برام رضایت بخش نیست. برای موفقیت قدم بردارم و به نتیجه ی رضایت بخشی برسم .
باید برای بعضی از کار ها رضایت بدهیم تا کارمان با موفقيت انجام شود.
رضایت ی امر قلبیه فارغ از هدف و نتیجه، ممکنه به هدفت نرسی ولی از تلاشت ازعملکردت ازموقعیتت راضی باشی.
رضایت وقتی وجود داشته باشه باعث میشه انگیزه بگیری هر چند موفق نشی، ولی وقتی فقط موفقیت مد نظر باشه شاید انگیزه رو بگیره چون راضی نیستی از انجام اون کار
موفقیت تو هر زمینه ای قابل تصوره و با تلاش به دست میاد، ولی رضایت هنگامیه که این زمینه ای توش موفق شدی رو دوست داشته باشی.
فکر میکنم بیشتر این دو کنار هم اتفاق میافتند درشرایط بهینه و خوب، ولی گاهی موفقیت مثل خیلی کارها که به اجبار دیگران یا شرایط زندگی روی ماهست بدست بیاد ولی چون هدفمون نبوده رضایت نداشته باشیم
بعضی وقتا موفق نمیشیم اما رضایت داریم از اینکه با جون و دل تلاش کردیم.اما گاهی وقتا موفقیتامون به دلمون نمیشینه و ممکنه کاممون رو تلخ کنه...????
بعضی جاها واقعا خسته شدم که اونی که میخواستم نشد ولی بازم از اول شروع کردم
رضایت کلا ربطی به موفقیت نداره تو هر کاری رضایت داشته باشی و موفقم باشی پشتیبانی نشی زده میشی
به نظر من رضایت با موفقیت ارتباط مستقیم دارها
انسانهای موفق مانند فوتبالیست های فوق ستاره یا هنرمندان مشهور یه شاه کلید دارن ،اونم اینه که معتقدند : هر فعالیت یا کاری که انجام میدی کوچک یا بزرگ سعی کن بهترین باشی حتی اگه از کاری که میکنی رضایت نداشته باشی.
میدونید چیه گاهی اوقات نتیجه ی کارامون موفقیت میشه و راضی میشیم...کلا موفقیته ک رضایت میاره
به نظر من زندگی مثل به دوچرخس اگه موفق باشی رضایتم داری
اول باید از جایی که ایستادی رضایت داشته باشی تا بتونی ذهنت رو سبک کنی و ستونی محکم از رضایت بسازی . دوم باید ب ستونت تکیه کنی تا هدف پیش روتو بهتر ببینی و به موفقیت برسی.
درست یا اشتباه چیزی بود که الان ب فکرم رسید
آخرین موفقیت تون چی بوده شماها کلا؟
الکی فقط هی جملات مثبت نگیم لطفا
به نظرم تفاوت در نیت هاست...
کسی که برای یک ارزش والا کاری رو انجام بده مثلا برای رضای خدا
از کارش رضایت داره حالا چه به موفقیت برسه چه نرسه...
منظور از موفقیت هم صرفا چیزیه که مطلوب فرد هستش
و چه بسا چیزایی که ما دوسشون داریم ولی برامون خوب نیستن...
شاید بشه موفقیت رو اینطور تعریف کرد
استفاده از تمام امکانات و ظرفیت های بیرونی و درونی و تلاش و پشتکار برای رسیدن به مقصود و تسلیم نشدن در مسیر
شاید توی این راه موفقیت حاصل نشه اما میشه احساس رضایت داشت
فقط اسم عدم موفقیت رو شکست نگذاریم
خودمان باشیم، بهترین خودمان
به نظر من موفقیت و راضی بودن تو این دوره زمونه همش پول و پارتی هستش این دوتا روداشته باشی به این دو میرسی درسته؟؟
رابطه ش مثل این میمونه : (پول بهتر است یا ثروت) که هر کس با تجربه و سلیقه اش نظر متفاوت و منطقی داره
جالبه شما حرف خودتم لایک می کنی
به نظرم اینجور وقتا تعریفمون از موفقیت اشتباه بوده...یا شاید واضح برامون مشخص نشده دلیل اون کار
سلام به نظر من حس موفقیت ندارم که هنوز به موفقیت نه رسیدن وعملکرد مون حس رضایت می کنم که حد توان مون عمل کرد
این خیلی کلیه.همیشه موفقیت رضایت نمیاره چه بساادمایی ک تو یه مورد رشته تحصیلی درآمد شغل زندگی شخصی موفقیتهایی رو بدست بیاره ولی راضی نباشه .ممکنه اون هدفی ک تیک خورده تمایل قلبی شخص نبوده یااینکه بعدا تغییر کرده که مثلایک نفر هدفش در آمدماهی دومیلیونه.ولی وقتی بهش برسه احساس کنه
هدف کوچیکی رو نسبت به ظرفیتهاش انتخاب کرده.
هرچند به نظر من رضایت محض تو خیلی از جنبه های زندگی درست نیست و آدمی ک از وضعیتش همیشه راضیه و تلاشی برای بهبود اوضاع نکنه با مرده فرقی نداره!
از نظر من این فکر ادم های خسیس هست
به نظرم موفقیتی که بر اساس مقایسه و رقابت با دیگران بدست میاد یه چیز بیهودس مهم اینه که از هر کاری که انجام میدی احساس رضایت کنی :|
من فکر میکنم وقتی ما معیار یا سنجه های موفقیت رو از دیگران کپی میکنیم ، باعث میشه همیشه اون موفقیت با رضایت درونی ما همراه نشه...
باید اول معیارهای خودمونو برای چیزی به نام موفقیت مشخص کنیم تا این معیارها در راستای رضایت خودمون هم باشه
تفکیک این دو به نظرم باعث رسیدن به یک ثبات خاص میشه. اما حس های متفاوت از موفقیت بیشتر به خاطر میزان موفقیت دوستان و رقیبان ماست که بسته به موفقیت اونها معیار ما هم تغییر میکنه
چونکه لایک داشت
چرا تیپ شخصیتیه من تومرحله۶۰گیرکرده و نتیجه نمیده؟
هربار که میرم توش یه مرحله میره جلوتر اما چیزی نمیاره؟
هرکس میدونه راهنمایی کنه لطفا...
موفقیت یعنی رسیدن به سرانجام کاری و احساس شاد بودن نسبت به آن و بالیدن به آن کار.
و احساس رضایت به شرایط و محیط اطراف بستگی دارد حتی در شکست هم گاهی احساس رضایت نسبی می تواند وجود داشته باشد
موفقیت با رسیدن به اهداف بدست میاد اما رضایت با بدست آوردن ارزشی بیشتر از اهداف و مطمئنا با توجه به راهی که اهداف رو بدست می آوریم، بدست میاد.
هدفم من این بود برنامه نویس حرفه ای بشم هنوز به هدفم نرسیدم اما از عملکردم کمال رضایت رو دارم.
به نظر من حس رضایت واقعی زمانی هست که توی کار موفق بشی، تشخیص موفقیت هم برای همه واضحه، حین رسیدن به موفقیت از روند کار حس رضایت داری ولی اگر موفق نشدی با توجیه و دلایل منطقی اون حس رضایت حین کار رو برای خودت حفظ می کنی و کمی و کاستی ها رو از چشم دیگران یا بخت و اقبال می بینی!
انتظارات ما از خودمان و دیگران و جهان اطراف و هدفهایی که بر اساس این انتظارات تعریف میکنیم میتوانند یکی از عوامل مهمی باشند که در بلند مدت، سطح موفقیت، رضایت و شادمانی زندگی ما را تعیین میکنند.
هر موقع با ی کار جمعی رضایت خودمونو بدست میاریم پس فرداش امتحانمونو میشیم دوازده، بنابراین رضایتمون جلوی موفقیتمچنو میگیره.
سعی میکنیم با شرکت در یک گروه فعال اجتماعی وقت بگذرونیم و راضی باشیم اما این موفقیت، موفقیتی نیست که بدرد آینده مون و جهان پس ازین جهانمون بخوره.
موفقیت توی کارهایی که در راستای اهدافمون هست رضایت خاطر هم میاره اما رضایت محدود به موفقیت نمیشه ممکنه که آدم هیچ موفقیت چشم گیری نداشته باشه اما از زندگیش،شغلش و محیط اطرافش رضایت خاطر داشته باشه و بنظر من داشتن یک رضایت قلبی توی زندگی خیلی آرامش بخش تراز موفقیت بدون رضایته:) .
من ورشکسته شدم اما تو مسیره ورشکستگی تغیر ۱۸۰ درجه ای در زندگیم رخ داد هم معنوی هم اخلاقی و من ازین شکست منجر به تغییر کاملا راضیم
گاهی اوقات با دوست ها بودن رضایت جلب میکنه، اما با دوست ها توی کتابخونه بودن هم رضایت و هم موفقیت رو ب عمل میاره(فعلش اشتباهه میدونم)
موفقیت در هدف و رضایت این که از این نوع شکلا ت این مارک راضیم خوبه بد نیس ????
سلام
کسی نمیدونه چیجوری ادرس ایمیلمو عوض کنم تو میلوژی
من عکاسی رو دوست ... ولی خیلییییی میترسم ... چون میگن پول توش نیست و نمیتونی موفق بشی ... واقعا نمیدونم باید چیکار کنم
“شما اگر برای پول کار کنید؛
نه تنها تا آخر عمرتان ثروتمند نخواهید شد،
بلکه برای همیشه درگیر مشکلات مالی خواهید بود.”
رضایت ممکنه ابعاد مختلفی داشته باشه مثه رضایت از دیگران یا آب و هوا و اقتصاد و ... و من موفقیت رو حس رضایت از "خود" میدونم.و این بهترین رضایتیه که میشه کسب کرد
نه واقعا علاقه دارم ... ولی به هر حال باید جوری باشه که بتونم پس مخارجم بر بیام
شما گفتی عکاسی رو دوس داری ولی میگن توش پول نیست ،به نظر شما همه عکاس ها پول از کاری که انجام میدن در نمیارن؟هرکسی اگه تو کاری که انجام میده بهترین باشه پس پول هم حتما میتونه در بیاره شما یکی رو میبینی که تو بهترین اتلیه ها عکاسی میکنه یکی رو میبینی که برای مثال تو پارک عکاسی
میکنه .یه فرقی بین این دوتا هست یانه؟
به نظر من اگر این دو تا رو از هم تفکیک کنیم شانس احساس خوب داشتن زیاد
بعضی وقتا برای رسیدن به موفقیت باید از یکسری مسائل گذشت مثل خانواده و زندگی شخصی، شهر و دیار و ... به ظاهر موفقی ولی احساس رضایت نداری یا جایی که تعمدا اجازه میدی در عین شایستگی یکیدیگه برنده بشه رضایت از عملکرد خودت داری ولی موفق نیستی.
اینا تمایز بین دو مورده
تا اندازه ای موافقم اضافه میکنم اونجاییکه ک تلاش شما با خواست بازار همراستا باشه ، بهترین باش پول خودش میاد
ادم وقتی در انجام کاری موفق میشع و ب هدفش میرسه همیشه همراه با رضایت خواهد بود، رضایت هم مثل موفقیت ابعاد مختلفی داره، هر موفقیتی میتونه شکل رضایت خودشه داشته باشه ، میتونه یا از نظر مالی ادم رو ارضا کنه یا از نظر روحی و احساسی و ...
پس ب نظر من رسیدن ب موفقیت همیشه همراه با حس رضایت خواهد بود.
امیدوارم همیشه از خودتون راضی باشید ????????
عملکرد انسان مهمه وقتی کاری رو که دوست داری انجامش میدی حس رضایت بخشی بهت میده مثلا یه روز هوس میکنی بری کافه قهوه بخوری و لذت میبری اون روز خیلی شادابی .
به نظرم اولویت با رضایته
وقتی از چیزی یا شرایطی رضایت داشته باشی میتونی توش موفق بشی
در غیر این صورت فک نمیکنم خیلی درست از آب دربیاد
موفقیت رو همیشه و همه جا نمیتوان داشت اما میتونیم خوشحال باشیم.شاید زندگی جالب نباشه و با ی سری مشکلات رو برو باشیم اما ما باید یک زندگیه رضایت بخش رو برای خودمون بسازیم. از خانواده ای ک داریم از حسی ک داریم از سالم بودن از هدف دار بودن باید رضاید داشته باشم
رضایت یکی از لازمه های موفقیته اگه از کاری راضی نباشی انجام نمیدی ک بخوای موفق باشی یا نه
موفقیت:
همیشه درست در لحظه ای که تصمیم گرفتی دست از تلاش بکشی و بازگردی، یک قدم دیگر برو، همیشه موفقیت یک قدم بعد از ناامیدی قرار دارد و بسیاری از آدمها فقط یک قدم مانده به معدن طلا بازگشته اند، این یکی از رازهای رسیدن به موفقیت است.
بيشتر از ان چيزي كه تصور كنيم
خوبي ، عشق ، لذت ، ثروت و....هست
كه به همه برسد
اگر مي گوييم دچار كمبوديم بخاطر
ان است كه بينش خود را گسترش نمي دهيم
اگر ما یک هدف یا برنامه ای داشته باشیم و بتوانیم به آن جامع عمل بپوشانیم به موفقیت دست پیدا کردهایم ولی کیفیت دسترسی به آن بیانگر رضایت می باشد
موفقیت در کاری یقینان با تلاش فرد همراه بوده و زمانی که تلاش به سر انجام برسه حس رضایت مندی هم به دنبالش برای فرد ایجاد میشه
بنظرم آدم باید به حرف دلش گوش کنه و کاری رو بکنه که از اون احساس رضایت و راحتی میکنه وگرنه تمام مدت حالش بده و احساس رضایت نمیکنه بنظرم شکست خوردن و سختی کشیدن تو مسیری ک دوسش داریم و انتخابش کردیم خیلی بهتر از پیروز شدن تو کاریه ک دوسش نداریم
نگهداری از موفقیتی که چندان رضایت بخش و لذت بخش نیست حماقت محضه ولا غیر .
هردوباعث میشه ک طرف بتونه ب تلاش کردن و موفق شدن ادامه بده ولی در این میون رضایت بهتر و سر ترازموفقیته
به نظر منم موفقیت و رضایت کاملا از هم جدا هستند و احساس رضایت انسان از خودش همیشه نسبت به موفقیت مهم تره چون با احساس رضایت ادم اعتماد به نفس بیشتری داره و اگه احساس رضایت کمتر داشته باشیم اعتماد به نفس کمتری داریم پس کاری های بعدی با احتمال موفقیت پایین تری به پایان می رسانیم
بهتره بگیم رضایت نوعی دلگرمی و تسکین درونی است برای مواجه شدن با مشکل و یا رسیدن به هدف مورد نظر
از نظر من موفقیت واقعی همون داشتن رضایته از تصمیمت یا عملت ، حالا چه موفق بشی یا نه،
سلام .با اجازه اعضای برنامه .به نظر من موفقعیت و رضایت هر به رفع نیازهامون ختم میشه ...
موفقیت و رضایت کلا دو بحث جدان شاید همیشه به موفقیت نرسیم اما رضایت داریم در کارمون و مواقعی به موفقیت رسیده باشیم اما رضایت کامل نداشته باشیم
سلام.ب نظرم باید به هدف نگاه کنیم:مثلا گاهی اوقات هدف ما ضربه زدن ب کسیه ک قبلا ب ما ضربه ای زده شاید در این کار موفق بشیم ولی قطعابعدش عذاب وجدان مبگیریم از آسیب زدن و احساس نارضایتی میکنیم و موقعیت بعدی اینکه تصورکنیدهدفی داریدبرای ایندتون و بهش میرسید یعنی هم موفقیت هم رضایت????
فک کنم ( هردو ) باشه . دو یادش رفت
موفقیت از تلاش میاد و رضایت از عدم تلاش...
یه جورایی موافقم باهات
منم یه جورایی موافقم
موفقیت وقتی با رضایت کنار هم قرار میگیره که اون کار با ارامش انجام شده باشه
فرد موفق هیچ وقت تن به رضایت نمیده...
آیا با رسیدن این موقعیت راضی هستم...؟
ن...
تا میتونم میخوام به موقعیت بهتر برسم...
موفقیت بعد...
بعد...
بعد...
تلاش تلاش تلاش...
این فرق همیشه ناراضیه...
تا وقتی میشه دوید...
نباید قدم زد...
موفقیت برای من یعنی بتونم ازهرلحظه ام راضی باشم
اینجا جای مبارزه نیست...
اشتباه اومدی...
به نظر من موفقیتی که احساس رضایت توش نباشه اجباری بوده
بله دقیقا اشتباه اومدم
اگر در موفقیت رضایت نباشه نمیشه بش گفت موفقیت
موافقم.ولی گاهی وقتا موفق میشی در کاری که انجام دادی ولی اونجوری که دوست داشتی انجام بدی نشده و رضایت کامل نداری
موفقیت جنسش از احساسه یه حس رضایت درونی
آدمهای نتیجه بگیر و پولدار زیادی رو داریم که میشه گفت موفق نیستند چون هیچ جای الگو برداری و یادگیری در زمینه موفقیت ندارند در کل فرمول موفقیت میشه شادی ، سلامتی ، ثروت
و موفقیت نسبیه ما موفقیت مطلق نداریم مثلاً موفقترین آدم کل تاریخ و کل آینده موفقیت همیشه نسبیه میتونه امروز موفقیتی بدست بیارم و داشته باشم اما فرداش همون موفقیت برام کم باشه و ناراضی باشم
الان قراره هر ۳ روز یه موضوع بهمون بدن تا بگیم این جوری اون جوری که چی بشه
اگه آدم از وضعیت موجودش راضی باشه هیچ وقت پیشرفت نمیکنه و به موفقیت مورد نظرش نمیرسه
دوستان متنای خوبی تایپ یا کپی میکنن ولی خب فایدش چیه ؟ الان سه روزه اینجام چیزیو درک نکردم
امروزه همه چیزشده پول.اگه توانجام کارت پول خوب ویانتیجه خوب داشته باشی وبدست بیاری هم موفق بودی هم رضایت داشتی.موافقین؟
گاهی ممکنه که از یه موفقیت بزرگ خوشحال نشیم چون از عملکردمون راضی نباشیم برعکس گاهی حتی شکست هم سرشار از حس رضایته چون تا حد ممکن تلاش کردیم و کار درست رو انجام دادیم
سلام
درسته که امروزه خیلی چیزها رو میشه با پول بدست آورد ولی همه چیز هم پول نیست به نظر من دانستنم مهمه
پول همه چیز نمیشه درسته که اگه هر کس پول داشته باشه میتونه هر کاری بکنه ولی هر کاری رو میتونه یا موفق بشه یا موفق نشه .دانستن مهم تره
سلام
رضایت بنظرم یه چیز نسبیه
ما ممکنه در یک لحظه از یک اتفاق احساس رضایت کنیم
اما موفقیت یه فرایند طولانی تر و جدی تره
و معمولا با سختی و تلاش شکل میگیره
من خودم میگم موفقیت خاصی تو زندگیم نداشتم و تقریبا رضایت آنچنانی نداشتم و ندارم ولی اطرافیانم میگن اشتباه میکنی ????
سلام.بله کاملا درسته.ولی بالاخره طرف موردنظر به یه جایگاهی میرسه باید از آن هم رضایت داشته باشد.
حقیقت امر اینه که ????????????
وقتی احساس میکنیم موفقیتی بدست آوردیم ، زمانی که در خودمون تغییری احساس کرده باشیم ، حتی اگه تغییریمون چیز جالبی و مهمی نباشه ، حتی وقتی الکی احساس موفقیت میکنیم چون یه تغییر نسبی نسبت به قبل داشتیم
به نظر من منشاء همه ی این حرفها به دل آدما برمیگرده
اگر شما اون کاری رو گا با جون و دل انجام داده باشی مطمئناً انتهنای داستان حتی اگر به موفقیت هم ختم نشه رضایت بخشه
خب بستگی به نوع افکار و علایق آدما داره ممکنه بعضیا کاری رو انجام بدن که نه موفقیتی داره و نه سودی ولی از انجام اون کار رضایت داشته باشن...
موفقیت رسیدن به هدف هست. و رضایت لزوما وابسته به هدف نیست خرسند و راضی بودن از شرایط کنونی هست.
به نظر من فقط ما یه بار فرصت زندگی کردن داریم پس بهتره به دنبال کار هایی بریم که رضایت بخشه و تمام تلاش مون رو بکار بگیریم تا در اون زمینه موفقیت لازم را بدست بیاریم و رضایت کافی رو از خودمون داشته باشیم
اما باید این رو هم در نظر داشته باشیم که گاهی اوقات مشکلات زندگی اجازه ی رضایت بخشی از موفقیت رو به ما نمیده ،چون ما داریم اون کار رو به اجبار زندگی انجام میدیم .شاید هم موفقیت در اون کسب کنیم اما رضایت ...هیچ
سلام ظهر بخیر
ب نظر من رضایت احساس خوب و لذت بخشیه ک فرد از انجام کار یا..داره و این ینی موفقیت چون فرد کمی ب خواسته دلش رسیده هرچند از نظر دیگران اینطور نباشه .
موفقیت کاریه که مربوط به جوارح انسانی است حتی گفتاری که باعث یک موفقیت بشود اما رضایت فقط و فقط مربوط به روح آدمی و حس خشنودی و شوق و گاهی حالاتی شبیه دل شوره که از آن به عنوان وجد یاد میشود ٬ می باشد یعنی موفقیت با اعمال آدمی و رضایت آن حس خشنودی درونی است
این قضیه راجب تیپ شخصیتی های متفاوت،متفاوت هم عمل میکنه رضایت رو میشه به سادگی در هر شرایطی به دست اورد و از به دست اوردن این رضایت احساس موفقیت کرد چون هیچی مهم تر از این نیست که آدم بتونه رضایت خودش رو جلب کنه و این موفقیته
موفقیت بستگی به انجام ان کار داردکه یا مثبت هست یا منفی و زمانیکه از نظر فرد کار انجام شده مثبت باشد قطعا رضایت را نیز همراه خود دارد
رضایت بیشتر یه حس شخصیه ممکنه به نظر دیگران توی یک کار موفق نبوده باشیم اما خودمون احساس رضایت از خودمون داشته باشیم و گاهی ام برعکس دیگران ما رو موفق در کاری میدونن اما خود شخص رضایت قلبی نداره.به نظر من رضایت خیلی بهتر و مهم تر از موفقیته
البته همه موفقیتا به پول بستگی نداره موفقیت در رشد تکامل جامعه هم مهمه
موفقیت همیشه رضایت نمیاره اگر یه موفقیت کمی باشه تو هر زمینه ای معمولا رضایتی برامون به وجود نمیاره در واقع اون موفقیت به چشممون نمیاد
موفقیت یه لذت و حال خوش درونی که هر روز که بگذره طعمش دلچسبتره
موفقیت تنها دست یافتن به هدف نیست،لذت بردن از مسیر رسیدن به هدف و استفاده درست از وسایلی که ما رو به هدف میرسونه موفقیته.
رضایت درونی همیشه بعد از یک موفقیت دلچسب بیرون میاد.پس باید برای رسیدن ب موفقیت تلاش مجدانه کرد
اول رضایت مهمه چون اگه رضایت نداشته باشی و موفق بشی بازم حس میکنی که کامل تمام اونی که باید باشه نیست اما انسان با احساس رضایت از خود کمکم موفق هم میشود
به نظرم من واسه شروع هر کاری قبل از رضایت و موفقیت علاقه مهم تره اگه علاقه باشه هم رضایت داریم هم موفقیت
سلام
وقتی علاقه باشه رضایت هم همراهش میاد وبرای موفقیت به علاقه و رضایت به علاوه اطلاعات کافی نیازه
موفقیت همون چیزی که ملکه ذهن آدماست و همش بهش فکر میکنه
بنظر من موفقیت پیش نیاز رضایته... البته هر موفقیتی شاید راضی کننده نباشه
زندگی خیلی پیچیده تر ازاونیه ک تو ذهن ما نقش بسته به نظرم هیچ گاه احساس رضایت در موفقیت صورت نمیگیره چون با به دست آوردن همان موفقیت به زودی طعم شیرینش برایمان عادی میشود
سلام
به نظرم راضی بودن یکی از عوامل موفقیت هستش...
اگه راضی باشی بهتر اون کار رو انجام میدی
سلام به نظرم اول باید مفهوم رضایت عام و خاص رو مشخص کنیم چون هر کسی از رضایت یه تعریفی داره و ممکنه با به دست اوردن موفقیت ها کوچک تر نسبت به بقیه احساس رضایت بکنه و اینکه مفهوم رضایت همش هم به موفقیت مربوط نمیشه خیلی وقت ها ادم بدون اینکه به موفقیت چشم گیری برسه از زندگیش راضیه
موفقیت لزوما رضایت باشد،برای مثال فرد ممکن است در کار خود به موفقیت برسد و درآمد خوبی داشته باشد ولی چون آن شغل ، شغل مورد علاقه ی او نبوده احساس رضایت از شغل خود نداشته باشد ؛ پس چه بهتر از ما شغلی رو انتخاب کنیم که هر چند درامدمان کمتر باشد ولی موفقیت و رضایت را باهم تجربه کنیم
هدف از موفقیت راضی شدن شدن ته ما یعنی همون رضایت است اگر موفقیتی باعث رضایت ما نشد یا ما نسبت به آن بی اهمیت هستیم که میشه ناسپاسی و یا اینکه فقط به ظاهر موفق شدیم زیرا موفقیت در درون ماست و بزرگترین موفقیت ها موفقیتیست که باعث ایجاد احساسات هرچه بهتر و خوب تر در درون ما بشوند
هر شخصی طی زندگیش تو مراحلی از اون موفقیت و رضایت رو تجربه میکنه. اون زمانی که این دو با هم اتفاق بیافتن یه حس قدرتی به آدم دست میده که دوست دوباره اون حس رو بدست بیاره و تجربش کنه. البته بستگی به آدمش هم داره خیلیا دوست دارن زیرزیرکی جلو برن ????
به نظر من آدم باید قبل از اینکه یه کاری رو شروع کنه،از خودش بپرسه:"خب،تهش که چی؟".آیا اگه در اون زمینه به آخرین مرحله برسه و غول بازی و شکست بده،حس خوشحالی بهش دست میده؟یا نه؟بعد اون کارو انجام بده.که موفقیت و رضایت و همزمان داشته باشه:)
بنظرم پیش از اینکه بخوایم ب جداسازی این دو مفهوم توجه ای داشته باشیم باید اول مشخص کنیم چ انتظاری از هدف مشخص شده داریم.گاها ادما با سطح انتطار بالا حتی بعد از رسیدن ب هدف مورد نظر هم احساس موفقیت نمیکنن و بالعکس این مورد هم صدق میکنه
موافقم.کاش معیارمون واسه موفقیت علایق واقعی خودمون باشه،نه صحبت های پری خانوم،یا کنایه های اکبر آقا!!
بنظرم کسی ک واقعا هدفش رو باور داره ناشنوا میشه و ب سمت هدفش حرکت میکنه بدون اینکه تحت تاثیر حرف کسی قرار بگیره
سلام و عرض ادب
دقیقا موافقم باهاتون
سلام دوستان
بنظرمن بحث یادگیریه
جین رآن از بزرگترین کارآفرین های دنیا میگه یک میلیون دلار بدست بیار نه واسه اینکه یه میلیون دلار داشته باشی بلکه به این خاطر که شخصیتت در مسیر دستیابی بهش یک میلیون دلاری بشه...
.به نظر من این قدرت مالی هست ک شخصیت رو میسازه...من اگه یک میلیون دلار دارم چجوریم..اگه ندارم چجوریم..برای بدست آوردنش چجوری میشم
تفاوت بین رضایت و موفقیت فقط اونجاست که یه کاری رو شروع میکنی ادامش میدی همیشه برا انجام دادنش و ادامه دادنش حالت خوبه اینو بهش میگن رضایت حتی اگه نتیجه دلخواهتو نگیری
ولی موفقیت پرچالش تره چون تو ازش ممکنه یه غول بسازی ولی این غول تو رو تو راهه رسیدن به خودش میسازه
به نظرم اینکه همیشه یه کاری رو میخاد انجام بده حالِ خوب داشتن تو انجام اون کار خیلی مهمه وگرن انگیزه ایی واسه پیشرفت واست نمیمونه خیلیامون اون حالِ خوب رو موفقیت میدونیم اگه اون حالِ خوب ما رو با یکسال قبلمون یا حتی یکماه قبل تغییر مثبت داده باشه اسمشو میشه گذاشت موفقیت
به نظر من رضایت درموفقیت درزندگی بیشتر نمایان میشه .هرچه مشکلات حل نشه وبه خواسته هات نرسی رضایت واقعی نمیشه داشت.
در ضمن...توی کار موفق..علاقه خیلی مهمه
وقتی به کارت علاقه داشته باشی..حتی از شکست هات هم ناامید نمیشی و ادامه میدی..از موبقیت هاتم ک بی اندازه شاد میشی....حالا اگه علاقه به کارت نداشته باشی..دیگه بد و
بدتره
ب نظرمن اگر در کارها موفقیت باشه رضایت خودب خود ب وجود میاد
به نظرم موفقیت رو میشه به صورت کمی و
قابل اندازه گیری بیان کرد. مثلا از اهدافی که برای خودمون در نظر گرفتیم تا بهشون برسیم چندتاشون طی زمان مورد نظر تحقق پیدا کردن که میزان موفقیت ما رو نشون میده. ولی رضایت به نظر کیفی هست و حس درونی از وضعیت موجودمون رو نشون میده.
موفقیت یک چیز نسبیه یعنی به نظر خودت میتونستی یه کاریو بهتر انجام بدی و از نتیجه کارت رضایت نداری ولی طبق معیار های اون کار به نتیجه قابل قبول رسیدی و موفق شدی
گاهی اوقات موفقیت حاصل نمی شه ولی از تجربیات که کسب کردیم احساس رضایت می کنیم و گاهی اوقات موفق می شویم ولی هزینه های این موفقیت انقدر سنگینه که احساس رضایت نمی کنیم.
خوب این مثله همون قضیه هر عملی یه عکس العملی داره میمونه مثلمه وقتی یه کاری انجام بدی که با موفقیت روبه رو بشی قاعدتن راضی هستی دیگه از نتیجه کاری که انجام دادی و با موفقیت روبه رو شدی...
به نظر من ممکنه تو یه کاری ادم موفقی نباشی و با شکست روبه رو شی ولی اون کار برات حس رضایتو داشته باشه . چون بهترین خودت بودی و میدونی همه
تلاشتو کردی
موفقیت جنبه بیرونی قضیست و انگار با استانداردهایی که دیگران در نظر دارن،اما رضایت حالت درونی و مربوط به برداشت خودمون.
گاهی گمان نمیکنی ولی خوب میشود
گاهی نمیشود که نمیشود که نمیشود
من به شخصه برام پیش اومده که یه کاری رو با موفقیت انجام دادم اما ازش رضایت نداشتم نه اونکارو نه موفقیت رو پس دو معقوله جدا ازهم هستن ک گاهی کنارهم خودنمایی میکنن
از افراد منفی فاصله بگیر ، آنها برای هر راه حلی یک مشکل پیدا می کنند .
کاملا موافقم ، آدمای منفی نگر و بدبین موجب ترس و اضطراب در انسان و سستی در اراده ی او میشوند .
به نظر من اگر یه کاری رو دوست
داشته باشی انجام بدی (از کاری
که میخوای انجام بدی رضایت
کامل داشته باشی و امید و توکلت
به خدا باشه حتما توی اون کار موفق خواهی شد .ولی اگر یه کار از سر مجبوری باشه و از اون کار رضایت نداشته باشی (دوست نداشته باشی انجامش بدی )موفق نمیشی....
بیشتر آدما راز موفقیت را توی پول ،امکانات ،.......میبینند .فکر میکنند اگه اینا رو نداشته باشند .تو اون کار موفق نمیشن ....
اگه کاری که آدم راضیه به انجام دادنش ، درست باشه، اون آدم ادم درست و موفقیه
موفقیت گاهی بخاطر دیگرانه مثه منه کنکوری که از ورزش و زندگی و عشق و همه چیم زد برای پزشکی چون مادر پدرم میخواستن بجای یه قهرمان جهان یه دکتر داشته باشن و گاهی رضایت میشه دنبال کارهای مورد علاقه رفتن مثل ورزش و
در کنار کسی بودن که عاشقشی بدون هیچ موفقیتی
این که این دوتا با هم فرق دارم پاشنه
تنها کاری که شخص باید انجام بده اینه که در حد توانش نه خیال پردازی سعی کنه این دوتا رو یه جوری با هم تطبیق بده
به نظر من موفقیت دارای معیار سنجش منطقی و خارجی هست. به شکلی که بعضا دیگران هم میتونند میزان موفقیت یک فرد رو اندازه گیری کنند. اما معیار سنجش رضایت، فردی هست. هیچ فردی رضایت فرد دیگر رو نمیتونه به صورت قطعی تشخیص بده یا پیش بینی کنی یا حتی اندازه گیری کنه.
جمله کلیدی *تو رویا زندگی نکن زندگیتو رؤیایی کن .......
زمانی رضایت از موفقیت بوجود میاد که موفقیت با ارزش های ما یکی باشه و زمانی که از موفقیت راضی نیستیم به خاطر اینه که با ارزش هامون یکی نیست
نباید این دو مفهوم به هم گره بخوره. همیشه قرار نیست انسان در انجام کاری موفق باشه کلمه دیگه هم وجود داره به نام شکست.پس این وقتا باید چکار کرد؟ نباید این دو علت ومعلول هم باشن که حتی تو شکست هم اگه در مسیر اهداف و رسیدن به موفقیت باشه رضایت حاصل بشه. زندگی ففط موفق شدن نیست.!
به نظر من موفقیت زیادم سخت نیس من در درجه اول به نظم فردی و کاری اعتقاد دارم و در مرحله بعد تغییر اخلاق در اجتماع که اگه خودمونو خوش اخلاق کنیم در احتماع موفقتر میشیم پیشنهاد کاریمون بیشتر میشه
اول از هر چیزی باید ببینیم تعریف ما از موفقیت چی هست؟
همین که گام در مسیری بگذاریم که نتیجه اش راضی کننده باشه موفق شدیم.
از طرفی باید توجه کنیم که موفقیت صد ر صد رو به چه قیمتی میخوایم بدست بیاریم و ایا در نهایت باعث خرسندیمون میشه یا فقط خواستیم خودمون به خودمون ثابت کنیم؟
تفکیک این دو مسئله بر میگرده به علایق شخصیه ما روی اون مسئله'''''به این صورت که ممکنه در انجام یک کار و به پایان رسیدن اون کار 'تلاشی رو صرف کنیم 'هرچند ک ب موفقیت ختم شه اما لذت و خشنودیهی وجود مارو فرا نگرفته '''اما در کاری دیگ ک علاقه خاصی ب انجامش داریم پیروزیه چندانی کسب نکر
نکردیم اما همین ک خودمون رو محک زدیم برای انجام دادنش کلی لذت میبریم و خوشنودیم'و در اخر هم با جمله ای میگیم از انجام دادنش پشیمون نیستم چون تجربه ی خوبی بود'''
به نظر من البته تو یه کاری موفق بشه از اون کار هم رضایت داره ولی اگه از کاری که میکنه رضایت نداشته باشه یعنی به زور انجامش بدی تو اون کار موفق نمیشی.
یادت باشه
با دانش و یادگیری (مطالعه و تجربه) بیشتر می تونی یه زندگی با سطح کیفیت بالاتر از سطح فعلیت تجربه کنی.
اگه موفقیتت در راستای هدف موردعلاقهت حاصل نشده باشه قطعا خبری از رضایت نیس!
رضایت قطعا برای من یه پله موفق تره از موفقیت ، چون احساس میکنم قطعا موفق بودم که رضایت هم ایجاد شده
ولی همیشه رضایت بدون موفقیت بهتر از موفقیت بدون رضایته...
موفقیت همون رضایته. برای من اینطور تعریف میشه.من هرجای مسیر که رضایت داشته باشماز خودم اونجا موفق هستم
موفقیت برای من رابطه مستقیمی با میزان رضایتم داره ولی رضایت زیرمجموعه کوچکی از موفقیته و موفق شدن گاهی پیش زمینه رضایتمندی
به نظر من موفقیت و رضایت در بعضی مواقع میتونه کاملا هم با هم متفاوت باشه مثلا برخی مواقع ما در یک کاری موفق میشیم مثلا تو کارمون تو درسمون رتبه میاریم ولی شاید هدف ما این نبوده شاید هدفمون موفقیت تو یه رشته هنری بوده، شاید اگه تو رشته هنری موفقیت هم بدست نیاریم همین که تونستیم
خودمون رو محک بزنیم این احساس رضایت از خودمونه که خیلی بهتره
معنی موفقیت در صورتی معنا پیدا میکند که رضایت را برای من در پی داشته باشه.
من موفق به ازدواج میشم و از دید همگان موفق به ازدواج گشتم .ولی ایا از همان روز اول رضایت صد در صدی در خودم دیدم یا نه
تو زندگی ممکنه در زمینه های مختلفی موفقیت هایی رو بدست بیاریم...اما فقط از تعداد کمیشون احساس رضایت و شادابی میکنیم.../
با سلام و خسته نباشید خدمت دوستان عزیز و محترم
از نظر من موفقیت یعنی رسیدن انسان به هدف تعیین شده درونی خودش و همچنین احساس رضایت از موقعیت فعلیش
باسلام و احترام
بنده همیشه موفقیت رو از دو دیدگاه و منظر بررسی میکنم. یکی از دیدگاه فردی و یکی از دیدگاه اجتماعی به عنوان یک دیدگاه سیستمی. موضوع رضایت رو هم از 0-100 درجه بندی میکنم.اگر موفقیت فردی باشه درجه رضایتمندیم از0_30 هست. و هر قدر اون موفقیت درجامعه موثر باشه... بیشتر
چرا ما هدفگذاری میکنیم ؟
_برای اینکه پیشرفت
پس مهم اخر مسیر نیست مهم خود مسیر است
رضایت یعنی اینکه پیشرفت ورشد خودتو ببینی و بخوای بیشتر و بیشتر رشد کنی
مثلا اگر بنده موفق بشم به وزن دلخواه برسم و حفظش کنم درجه ی رضایت مندی من حداکثر30 خواهد بود و حالا اگه همین کاهش وزن باعث بشه من همیشه با لب خندان آن و روحیه خوب سرکار حاضر بشم و به همه انر ژی بودم نهایتا درجه رضایتمندی40خواهد بود. من فکر میکنم تنها فرق جامعه ی ایرانی....
با یه جامعه ی سرحال و پیشرفته در همین باشه... چرا که اغلب هدفگذاری های ما فردی هست و نهایتا درجه رضایتمندی هم در سطح پایین قرار میگیرد... به همین خاطر هست یه فرد حتی اگر در بهترین دانشگاه یا سازمان هم پذیرفته بشه... باز هم که تو اجتماع در کنار سایرین قرار میگیرد... هنوز گله منده.
نتیجه:
رضایت و رضایتمندی مهمه آنا مهم تر از اون میزان و درجه ی اون هست. بنظرم همه ی ما باید تمرین کنیم تا بالاترین سطح رضایتمندی فردی رو که 30هست به 100 برسانیم. والا موفقیتها و رضایتشان فردی بتنهایی سودمند و کافی نیست.
به نظر من یه موفقیت با رضایت کم در حقیقت یه موفقیت از نظر بقیست نه از نظر خودت
رضایت یک نوع راه که برسیم ب اون موفقیته که حالا هرچی میتونه باشه البته رضایت در اون راه بسته ب نظرات بقیه شاید رضایت نباشه ولی از دید خودت و مقدار زحمتت اون یک نوع رضایت باشه برای اون موفقیت
رضایت از یه کار معنی و مفهومش این نیست که با موفقیت تونستیم کار رو انجام بدیم،معنی و مفهوم رضایت و موفقیت کاملا جداست تز هم
علاقه و عشق به کاری نباشه موفقیت هم پیش نمیاد و رضایت هم باهاش نیست....
عالی گفتی، تو یه نابغه ای منوچهر
رضایت یک چیز شخصیه و هر شخصی با توجه به خودش اونو معلوم میکنه و به نظر من هم به میزان خوشحالی تو زندگی بستگی داره موفقیت یک تعریف نسبیه ینی هر کسی یسری چیز ها براش موفقیت محسوب میشه و موفقیت عموما به معنی رسیدن به هدف های ادمه
کاملا درسته، ۱۰۰امتیاز از طرف پروفسور میلوژی بهت تعلق میگیره عزیزم
موفقیت علاوه به خود ادم به عوامل بیرونی هم مربوطه وای رضایت فقط و فقط به خود ادم مربدطه یعنی شما در شرایط سخت شاید نتونی موفق شی ولی اگه تلاش کنی میتونی شاد باشی و از زندگیت رضایت داشته باشی
در دنیا زیاد هستن آدمای موفقی که از موفقیت و نحوه موفقیتشون رضایت ندارن
و بلعکس آدمایی هستن که موفق نیستن ولی از نحوه زندگیشون رضایت دارن
یکی از رموز موفقیت
داشتن حافظه ی قوی ست.
@DrSuccessir
????????????????????
https://t.me/joinchat/AAAAAD8SzFr68_76ONKuEw
سلام و درود بر همگی
عالیه
من که حسابی از نقطه نظرات دوستان استفاده کردم
شادباشید بچه ها
movafaghiat faghat ba natije gereftan be dast miad vali rezayat az talash kardan.
رضایت یعنی اینکه تو کاری که بهش علاقه داریم موفق باشیم این ۲ مکمل هم هستند ولی خیلی خوبه که یاد بگیریم بخاطر عدم موفقیت انگیزمونو از دست ندیم و بازم احساس رضایت کنیم و قوی باشیم
rezayt yni shadi va in k lbt bkhnde
خودکشی در هرکس منحصر به خودشه !
یکی دیگه شیک نمیپوشه ،
یکی دیگه آرزویی نمیکنه !
یکی دیگه به تحصیل ادامه نمیده !
یکی دیگه به خودش نمیرسه
یکی محبت نمیکنه ،
یکی دیگه محبت نمیپذیره !
و این گونه است که اکثر آدمها
در سی سالگی میمیرند
و در هشتاد سالگی دفن میشوند ...!
به نظر من واسه موفقیت ۲ تا تعریف وجود داره یکی تعریفی که دیگران دارن یه تعریف هم خود شخص اما واسه رضایت فقط یه تعریف وجود داره که مربوطه به خود شخص هست و در راستای همون تعریف شخصی موفقیت هست.
من هرکاری میکنم موفق نمیشم تو کارم فقط میدوم و هدفم پوچ میشه
همیشه هدفمو سعی کردم مشخص کنم توی مسیر رسیدن بهش ب ی چیزایی دیگه ای میرسم ک رضایت دارم اما توی هدف اصلیم موفق نیستم
موفقیت وقعی یعنی با صفر کاری بکنی که خیلیا با صد تا صد نکردن همه انگشت به دهن بمونن
فکر کنم رضایت وقتی پیش میاد ک کاری رو ک انجام میدی دوس داشته باشی.حتی اگ تو اون کار ی طور صد در صد موفق نباشی..ولی بازم اگ کاری ک دوس نداشته باشی هم نمیتونی موفق باشی..ی جورایی این دوتا ب هم متصلن ..علاقه هم باعث رضایت میشه هم موفقیت..
بعضی موفقیتها اتفاقی هستش.. ولی موفقیتی که همراه با رضایت باشه میتونه ادامه دار باشه... اما موفقیت بدونه رضایت ممکنه دیگه اتفاق نیافته
بنظرم رضایت رو فقط خود آدم میتونه حسش کنه و صرفا رسیدن به یک نقطه نیست بلکه میتونه قرار گرفتن در یک مسیر دلخواه باشه ولی موفقیت رسیدن به یک نقطه هدف هستش و لذتش مال همون لحظه هست، ضمن اینکه موفقیت رو فقط خود آدم نیست که حسش میکنه و دیگران هم میتونن اون رو تشخیص بدن
موفقیت یه هدف هستش و رضایت احساسی که از رسیدن به اون هدف حاصل میشه
تفکیک این دو از هم کمک میکنه که ما برای رسیدن به موفقیت در امری که مورد نظر هست تلاش کنیم تا به احساس رضایت برسیم
چون اغلب برای کسب رضایت دست به کار هایی میزنیم که ما رو از هدف اصلی دور میکنه یا موفقیت رو به شکل دیگه ای رقم میزنه که مورد تایید ما نیست
برای رسیدن به موفقیت عشق فقط باید داشته باشی به کارت
به نظر من تفکیک این دو موضوع میتونه کمک زیادی به ما بکنه نباید انتظار داشته باشیم رضایت همیشه همراه موفقیت باشه خیلی وقت ها باید با وجود شکست ما از عملکردمون راضی باشیم و اعتماد به نفسمون رو حفظ کنیم و برای موفقیت بیشتر تلاش کنیم
موفقیت گاهی فقط یه حسه که با خودش رضایت میاره
به نظرم اگر رصایت از وضع فعلیت داشته باشی به موفقیت های بیشتر نمیرسی ولی اگر موفقیت های زیادی داشته باشی حتما رضایت هم خواهی داشت
خخخ...شمارضایت بدی تفکرنکنی موفقی
موفقیتی که ما تو ذهنمون هست و انتظارشو داریم ممکنه یک چیز بیش از حد توان ما و نامعقول باشه ولی همین که آدم تلاش کنه و از تلاش خودش و نتیجه اش هر چی که هست راضی باشه و سعی کنه اون رو بهتر کنه کافیه.موفقیت الزاما رسیدن ۱۰۰ درصدی به هدف و برنامه نیست و ۳۰ درصد هم میتونه موفقیت باشه.
اره خب گاهی ادما هدفشون خیلی کوچیکه ولی رسیدن به اون هدفم قطعابراش موفقیت محسوب میشه
این موضوع ربطی به هدف کوچیک و و بزرگ نداره
کارهای کوچیک و پیوسته انجام دادن که رضایت داشته باشی و بهترشون کنی خیلی بهتر از فقط ادعای هدف بزرگ داشتن و هیچ کار نکردنه
ادعا کردن و حرف زدن رو همه بلدن
بهتر کردنه کارهای خوب هدف نیس؟؟
خدایا خودت همه رو شفا بده
الهی امین...
یه بوقم هست اون پایینا هردم استفاده کن
خخخخ
راسی جدیدا کلاس های بهبود بخش ارتباطات راه افتاده واسه افرادی ک قشنگ نمیتونن صحبت کنن یا گاهی استفاده از کلماتو خوب بلد نیستن...بهت پیشنهادشون میکنم
چرا من هر چقد تلاش میکنم موفق نمیشم ! :(
توجمع یه خانوم دکترداریم بهتره از ایشون بپرسی...جزء علما محسوب میشن ایشون...خخخ
حالا یسوال از همگی !؟
ما اومدیم اینجا چکار کنیم اصلا این ملوژی چکار میکنه من تازه نصب کردم میشه بگید
والا منم تازه نصب کردم چندتا ازمونم دادم بقیش پولی شد...فکرکنم یجورایی شخصیت شناسی میکنه و...
اها من فک کردم کمکت میکنه مثل یه مشاوره تو هدفت و کارایی ک میخای انجام بدی چچچچپ واسه چیمه لغو نصب میکنم چ چرته
تاکامل مطمئن نشدی تصمیم نگیر...شاید خوب باشه...منم مثل تو
موفقیت و رضایت ...
زمین تا آسمون با هم فرق داره
مثلا من از کارم راضی ام به دلایلی
ولی هنوز در زمینه کاری خودم و از نظر خودم هنوز به اون موفقیت دست پیدا نکردم
پس نمیشه گفت کسی که از چیزی راضیه در اون مورد موفقه
بله
تفاوت موفقیت و رضایت زمین تا آسمونه
ممنون از راهنماییتون
ولی فکر نمیکنم کلاساش خوب باشه
چون نتیجه اش آدم های بیشعوری مثل شما بودین
کافرهمه را به کیش خود پندارد
دقیقا همین جوره
وقتی با انگشت اشاره ات به بقیه اشاره میکنه بقیه ی انگشتات خودتو نشون میده
نمی دونم اینجا پیام ها چقدر کنترل و بررسی میشن،کاش بعضی ها رو اینجا حذف و یا بلاک میکردن
با حضور بعضی ها محیط اینجا بیش تر از این که مفید و علمی باشه،شبیه چاله میدون شده
سلام بنظر من تا رضایت از کاری که میخوای انجام بدی نداشته باشی توش موفق نمیشی یا خیلی ساده ترش تا دل به کار ندی انجام نمیشه...
سلام . در کل بخایم این بحث رو باز کنیم جدا بودن این دو تفاوتشون یه جورایی مهمه چرا که در اصل یکی میتونه زیر مجموعه یکی دیگه باشه یعنی اینکه قاعدتا رضایت شاید موفقیت رو در پی نداشته باشه ولی موفقیت قطعا رضایت رو در پی داره البته هر چیزی هم با رضایت مورد قبول واقع بشه میتونه موفقیت
سلام
به نظر من احساس رضایت در تقابل با پیشرفت و موفقیت هستش .
به نظر من موفقیت می تونه از شرایط احساس رضایت باشه اما شرط کافی برای این رضایتمندی نیست اگه انسان به احساس رضایت کامل دست پیدا کنه بسمت پیشرفت و ترقی حرکت نمی کنه چون از شرایط رضایت داره و دلیلی برای جلو رفتن وجود نداره
سلام.
به نظرم من فکر کنم با تمرکز بر موفقیت هم میتونیم به جاهای بالایی دست پیداکنیم وهم باکارامون رضایت دیگران به خودمان راداشته باشیم و همونجوری که هستیم خودمون روبپذیریم.
سلام موفقیت در کار از نظر من پشتیبان میخاد وگرنه هی باید فقط بدویی دنبال ساختن اینده
سلام،
آدم وقتی تمام تلاشش را برای رسیدن به اهدافش بکنه حتی اگه شکست هم بخوره احساس رضایت داره چون هم چیزهای جدیدی یاد گرفته و هم به خاطر تلاشی که کرده و توانایی هایی که از خودش دیده اعتماد به نفس بیشتری خواهد داشت
بستگی داره چطور موفقیت روبرای خودتون معنی کنیدگاهی شماموفقیت رو درمقایسه بافرد دیگری مثل یه همکارکه سمت بالاتری داره یاحتی رئیستون میبینید و ازنظره شما رسیدن به این جایگاه یعنی موفقیت ولی گاهی هم مقایسه درکار نیست و شما هر جاکه رضایت قلبی داشته باشیدخودتون روموفق میدونید
سلام بهمه
بنظر من داشتن رضایت صدبرابر مهم تر از موفقیته... هدف اصلی هرکسی تو زندگیش باید رضایت باشه نه موفقیت.
تو کاری موفق بودن اما ناراضی بودن به درد کی میخوره؟!:)
ما ک هیچکودوم رو نداریم به نظر رضایت بعد موفقیت
البته دو مهم اند
تو هر کاری تمام تلاش منطقی و اصولی رو میکنم و اگه شکست خورد ، اون راه رو شناسایی کرده و راه بعدی رو شروع میکنم و ادامه میدم تا نتیجه پیروزیم رو بدست بیارم ولو اینکه ثابت بشه نیروی قوی چون خدا نمیخواد که برنده شم،اونموقع هم درس میگیرم و آرشیو میکنم.
رضایت در مورد موفقیت یعنی پایین آوردن سطح توقعات و قانع بودن به چیزی که هستی و این میتونه یه چیز مخرب باشه
سلام به نظرم وقتی آدم اعتماد به نفس بالایی داشته باشه حتما از کار هایی که انجام میده و موفقیت هایی که به دست میاره احساس رضایت میکنه.
ولی وقتی اعتماد به نفس پایینی داشته باشه و در مورد خودش کمال گرا باشه،هر چه قدر هم موفق باشه،بازم احساس رضایت نمیکنه
موفقیت خوبه ولی رضایتمندی اصله چون ضمن موفقیت احساس آرامش نمیاره ولی رضایتمندی آرامش بخشه
درسته اما اگر انسان به 100 درصد اعتماد به نفس برسه خودش رو علامه ده میدونه و دیگه تلاشی برای اینکه موفق بشه نمیکنه باید 50 /50باشه
بعضی وقتا برای رسیدن به موفقیت باید حتی برای مدتی قید رضایت رو بزنیم البته فقط برای مدتی تا اینکه به موفقیت برسیم بعد از رسیدن به موفقیت رضایت هم به سراغمون میاد.
سلام به همه دوستان
بنظر من همش برمیگرده به علاقه نصبت به کاری داریم انجام میدیم
وقتی راضی باشی یعنی موفق بودی حالا هرچی که نتیجش بوده
وقتیم موفقی خودکار راضی میشی و میمونی
پس اگه برنده باشی هر نوعی و تو هرچیزی اتومات هم راضی میشی همم موفق!
همین .
آدم باید تشنه موفقیت باشه و از اون سطحی ک درش وجود داره بخواد ک بالاتر باشه
اینکه بخوای از موقعیتت و میزان موفقیتت راضی باشی ممکنه باعث بشه ک کمتر تلاش کنی و هی خودت رو گول بزنی ک من الان زندگی خیلی خوبی دارم پس برا چی بیشتر تلاش کنم و خودمو خسته کنم
برای موفقیت لازمه تلاش داشته باشی
برای تلاش لازمه انگیزه داشته باشی
برای انگیزه لازمه نسبت به یه موضوع احساس شدید داشته باشی
خیلی وقتا میشه توی کار موفق نمیشی ولی رضایت داری دلیلش اینه میفهمی راهت اشتباه بوده و تو این گیرودار راه بهتری پیدا کردی
به نظرم من موفقیت همون طور که گفتید با رضایت کمی فاصله داره ، این از هدفهامون نشات میگیره ، من مثلا هدفم نوشتن برنامه ای خوبه شاید تو مسیر نتونم این کار رو بکنم ولی رضایت رو دارم چون با تمام وجود تلاش کردم
رضایت نابود گر رویاست ،کاری میکنه که حرکت و تلاش در نطفه خفه شن
و انسان از محدوده امنش پا فرا تر نزاره و با طبیعت نیمه وحشی انسان های جنگجو همخوانی نداره
به اطراف و زندگیتون بنگرید چیزایی رو که توقع داشتین و راضی بودین کائنات بهتون بخشیده پس باید به رضایت خاتمه داد و از خداوند
....هروقت به هر نحوی موفق شدم از خودم احساس رضایت کردم..اما اگه.....یه وقتا یی هم اول از کارم احساس رضایت کردم به خاطر این بوده که هیچ کاری جز این ازم برنمیومده ..یعنی در بد ترین حالت دست به چنین راه حلی زدم...این حس رضایته از تامین غریزه ی نیازه حل اون مشکل میاد ...
فرقی نمیکنه هرکدومو بدست بیاری برنده ای!موفق شی رضایت داری.رضایت داشته باشی ینی موفقی بهرحال هردوش تلاش میطلبه
به نظرم ذات ادم تو شرایط مختلف یه کاری میکنه تا اوضاع بدتر نشه .یا اگه کاریم نمیکنه به خاطر فرار از ناراحتی هایه شروع اون کاره که به نظرش نکردن اون کار اگه بده از ناراحتیه شروعش که بدتر نیست..پس از این عملکردش راضیه تازه اگه تو همین حین تو کارایه جزئی موفق شد خیلی هم خوش حال میشه
موفقیت و رضایت درهم تنیده شدن.هردو مفهوم اون یکی رو تکمیل تر میکنن.قطعا من زمانی راضی ام که در یک موضوعی به موفقیت رسیده باشم
بنظر من این حرفتون که گاهی رضایت بدون موفقیت حاصل میشه کاملا نادرسته یا حداقل برای من اینجوریه
ازنظر من ذات رضایت با موفقیت نسبت مستقیم داره برای مثال اگر من در کاری 70درصد موفق بشم دقیقا به همین مقدار از اون کار راضی خواهم بود و عاملی وجود نداره که نسبت موفقیت و رضایت رو به هم
اخه گاهی اوقات باید موفق بشی اگه نشی یه اتفاق بد می افته ..دراین صورت دیگه حس رضایت ناشی ازاین نیست که تو ادم موفقی هستی .مثه پدری که شکم زنو بچشو سیر میکنه از نظر خودش فرد موفقی نیس ولی ازاینکه اوضاع بدتر نشده راضیه حداقل موثر واقع شده
درسته ولی اگه همون پدر هم سیر کردن فرزندانشو یه هدف مشخص برای خودش در نظر بگیره اون وقته که تنها در صورت رسیدن به اون (موفقیت) احساس رضایت میکنه ولا غیر
در ضمن من به صورت کلی درباره ی ارتباط موفقیت و رضایت صحبت کردم و همون اول هم گفتم برای من این ایدئولوژی وجود داره .
نگفتم که هیچ استثسنایی وجود نداره
خوب اینجا منظور از هدف ینی اتفاقی که باید بیوفته.. اگه فردمسولیت پذیر باشه هدفش موفقیت در زندگیش به حساب میاد وحس رضایت هم به دنبال داره ولی دقت کنید این اقااگه توراهش هزارتا مشکل بوجود بیاد که میادوبگه عامل این مشکلات خودشه دیگه این نتیجه موفقیت نمیشه ماحصل دوییدن هاشه.وازاینکه
صحیح ....منظورم نگاه چند بعدی به یک مسئله است واینکه نحوه ی تفکیک این دو میتونه نگاه جامع تری و به مابده و میشه فهمید ادمایی که شخصیت مستقل و قوی دارن همیشه موفقیتشون حاصل رضایت اونااز خودشونه...درغیر این صورت موفقیت حاصل نمیشه فقط تلاشیه که باعث رضایت موقت شده
احسنت کاملا قبول دارم هر کس با توجه به تعریفی که برای خودش از موفقیت داره به رضایت مورد نظر خودش میرسه ولی بهرحال میگم این دو رو نمیشه از هم تفکیک کرد و به صورت پیوسته دنباله روی همدیگه هستن
متاسفانه در جامعه ای زندگی میکنیم که رضایت خیلی والا تر از موفقیت است. موفقیت همیشه صد در صد نیس.
موفقیت به معنای رسیدن به خواسته ای هست که ما براش تلاش میکنیم و میخوایم به وقوع بپیوندد،اما رضایت معنای متفاوتی داره،رضایت یعنی وقتی ما موفق شدیم از اعماق وجود احساس خشنودی نسبت به موفقیتمون داشته باشیم به نظر من رضایت بعد از موفقیت میاد.
هرکسی نظرخودشوداره وفکرهای هرشخصی بستگی ب خودش داره بنظرمن بایدموفقیت باشه ک رضایت داشته باشه اون فرد اززندگی یاهرچیزدیگ ادماتوی فیلماشایدبدون موفق بودن راضی اززندگیشون باشن ولی زندگی واقعی فیلم نیست هرکسی دوستداره موفق یاشه ک اون رضایت قلبیشوحس کنه
در عرفان اسلامی، بعداز مقام معرفت، مقام تسلیم قرار گرفته.. و بعد از تسلیم مقام ((رضا))
یعنی شما میگی برای رضایت تسلیم بودن کافیه؟
بیشتر توضیح بده
موفقیت زمانی باعث رضایت میشه که بتونی نسبت به بقیه انسانها هم اون و بست بدی و باعث بهتر شدن زندگی افراد دور و برمون بشیم. ما باید در درجه اول خودمون انسانهای موفقی باشیم و در کنارش به اطرافیان کمک کنیم تا انسانهای موفقی بشن
سلام
اولش مقام معرفت رو گفتن ...
تسلیم بعد از معرفت با تسلیمی که شما میفرمائین خیلی فرق دارن .
برای رسیدن به هدف یا کسب موفقیت.... گاها باید تسلیم خواست خداوند بود و به هرآنچه که تقدیر شده رضایت داد.... چراکه بعضی وقتها پافشاری و اسرار بر راه و روشی که انتخاب کردیم باعث میشه که از مسیر اصلی دور باشیم...... ضمنا رضایت و رضایتمندی نباید فقط و فقط جنبه شخصی و فردی داشته باشه
بنده نظر کلی خودم رو دو روز پیش ایفاد نموده ام
سلام و احترام
از نکته سنجی و امعان نظر شما سپاسگزارم
هرگز برای بهره مندی از خوشبختی، امروز و فردا مکن
بنظرم رضایت قبل از موفقیته
شاید تو راضی نباشی ی کاری انجام بدی
ینی اون کار حتی از نظر تو موفقیت نیست
اول رضایت ب انجام کاری میدی بعد موفق میشی
موفقیت چیزیه که برای سنجیدنش نیاز به نتیجه داری چیزی که دیگران بتونن ببینن و اندازه بگیرنش
اما رضایت تلاش یا انرژی است که برای اون کار گذاشتی
ممکنه نتیجه نگیری اما تجربه کسب کنی در این صورت رضایت داری و حتی ممکنه موفق بشی اما تجربه ای بدست نیاری اون موفقیت برات تکراری باشه
در این صورت رضایتی برات ایجاد نمیشه
شاید واسه همینه که میگن موفقیت بدست اوردن چیزی نیست
چه خوبه که موفقیت های کوچیکمون رو نادیده نگیریم . از همه چیز زندگی حتی کوچیک ترین ها هم باید لذت برد. زندگی یه معجزه اس، زمانش محدوده ،ازش لذت ببرید .
ما معمولا عادت داریم برای رسیدن به موفقیت تلاش کنیم ، نه برای رسیدن به رضایت ... ما جوونا سالهای قشنگی از زندگیم رو صرف این کردیم تا کنکور خوبی داشته باشیم و پزشکی قبول شیم. این رو به ما تحمیل کردن و فراموش کردیم که رضایت چه احساسی میتونه داشته باشه رضایت از زندگی مورد علاقه
و وقتی به این رشته نرسیدیم ، احساس شکست کردیم. ایکاش به اون سالها برگردم و با طرز فکر صحیح برای رشته مورد علاقه خودم درس بخونم
من شغلی دارم که از دید خانواده خودم اصلا شغل خوبی برای یک مرد خانواده نیست. ولی همسرم برعکس کاملا با من همراه هست. و این بزرگترین حس رضایت را در من بوجود آورده و مطمئنا این همراهی و رصایت باعث موفقیت من خواهد بود
من یک والیبالیستم.توی والیبال وقتی بد بازی می کنی ولی باز تیمت میبره یعنی موفق نبودی ولی رضایت داری اما وقتی تو به شدت خوب بازی می کنی ولی تیمت باخت میده یعنی تو موفق بودی اما چون نتونستی ببری چنان راضی نیستی.اما اگه هردو رو انجام بدی بهترین کار ممکن رو انجام دادی ????
من یه ورزشکارمو توی مسابقات وقتی مقام میارم هیچ حس خوبی بهم دس نمیده ! :-(
به نظر من موفقیت یعنی احساس تغییر مثبت نسبت به روز پیش. شاید من اگر هدفم این باشه تا اخر سال 10 میلیون پس اندار کنم. این مبلغ انتهای سال 8 میلیون بشه . خوب این شاید دقیقا هدفمن نباشه که حس رضایت ایده عال رو بده. اما کاملا یه موفقیت واقعی هست
بنظرم تعریف باید ها و نباید ها از سمت دیگران برای ما،تحمیل نظر دیگران به خود،اهمیت بیش از حد به دیدگاه دیگران راجع به ما،یا شناخت نادرست از استعداد ها و توانایی ها و علایق فردی،باعث میشه موفقیت و هدفمون رو در راستایی بچینیم که نیاز حقیقی وجود ما نیست...
همین میشه که ما گاهی از انجام هدف ها و به موفقیت رسیدنمون احساس رضایت نمیکنیم و باعث نشاط درونی ما نمیشه
به نظرم زمینه اب که برای مقام اوردن انتخاب کردی مناسب علایق و روحیاتت نیست
احسنت محتوای نظر من با شما یکیه
من خودمم دچار این تحمیل شدم
علاقه من هنر بود
و یک ماه بعد باید کنکور تجربی بدم
و هیچ انگیزه ای براش ندارم
من موفق شدم اما راضی نشدم چون تحمیلی بود
به امتحان های خرداد توجه کنید
اول اینکه بعضیا میخوان نمره بالای ۱۰ بگیرن و قبول شن موفقیت رو کسب کردن و مجبورن راضی باشن
دومی اینکه بعضیا نمیتونن با نمره ۱۰ گرفتن راضی بشن . اونا با استفاده از مقدار رضایت خودشون از نمره ای که میخوان بگیرن موفقیت خودشون رو تضمین میکنن
موضوع درستیه. من خیلی تجربه کردم که بعضی وقتا از کارهام پول نگرفتم اما راضی بودم. مثل کمک کردن به دیگران ...
من یه چند وقت پیش تو به تصادفی که مقصر نبودم و میتونستم رو صحنه بونم تا مونور بنده خدارو رو بیان ببرن طرفمرو خودم بردم دکتر و الحمدالله هیچیش نشد .
طرف مقابلم بعد مدتی من رو شکایت کرد من از خودم راضی بودم واسه انسانیتم ولی موفق نبودم چون احساساتم بر انسانیتم غلبه کرد.
من موفق شدم ولی راضی نیستم چون خستم
گاهی اوقات شرلیط و مقتضای حال جوری میشه که ما خیلی ازش خوشمون نمیاد یا ممکنه همخ چیز طبق برنامه پیش نره. در اینصورت میتونید همش غصه بخوریدکه چرا اونجور که می خواستم نشد.ولی این چیزی رو عوض نمی کنه.لذا ما باید طرز فکرمون رو عوض کنیم و از همین موقعیت بهترین استفاده رو بکنیم.
منم تو کار خودم که تصویر برداری هست گاهی اوقات تو یه کاری کاملا موفق هستم ولی بازم اون رضایتی که باید داشته باشم رو ندارم چون احساس میکنم هنوز به اون نقطه عطفی که باید برسم فاصله دارم به همین دلیله که اون کار شاید موفقیت آمیز بوده باشه و طرف مقابل راضی باشه ولی خودم نه
به نظر من اگه شخص هدف داشته باشه و برای رسیدن به هدفش هم تلاش کنه ، بعد از اینکه به هدفش رسید موفقیت برای اون حاصل میشه و مطمئناً از این موضوع رضایت خواهد داشت.
البته این به صورت قطعی برای تمام موارد صدق نمیکنه .
خدایا شکرت بخاطر وجود با ارزش بعضی از بنده هات که برخورد با اونا ما رو امیدوار و پر از انرژی مثبت می کنه . خدایا از اینا زیاد می خواهیم ،هر چی بیشتر بهتر
وقتی تمرین شکر گذاری رو آغاز میکنیم، واین تمرینو ادامه میدیم،ضمیر ناخوداگاه ما کم کم شروع میکنه دلایل واقعی شکر گذاری رو برامون پیدا میکنه و بهمون نشون میده اونجا هست که هم از زندگیمون احساس رضایت میکنیم ، هم کیفیت زندگی روبه بهبود میره، وهم اون تمرین تبدیل به عادت میشه
به نظر من موفقیت چیزیه که باعث میشه آدم فک کنه که دیگه اشتباه نمیکنه چون هر وقت در چیزی موفق میشی انقدر راضی از خودت که اصلا فکر اشتباه بودن کار بعدی به ذهنمون نمیخوره و طبیعتا به شکل دیگه نتیجه میگیریم
گاهی اوقات بخاطر زندگی و ایندت کاری میکنی که با موفقیت بدون رضایت همراس
سلام از نظر من همیشه موفقیت با رضایت همراه نیست مثلا من تو کاری موفق هستم ولی از اون رضایتی ندارم یعنی تقریبا دوستش ندارم
وقتی انسان یک کاری رو بدون رغبت انجام بده و در طول سال تکرارش کنه تا جایی که بصورت یکنواخت انجام بده هر چقدر موفقیت هم که کسب کنه ولی با رضایت همراه نیست چون علاقه ای به اون کار نداره
موفقیت پیروزی تو یه برهه از زنگیه که حتی میتونه جبری باشه ولی رضایت همراستا با آرامش ضمیر ناخودآگاه هست
موفقیت در کاری ک دوستش داری میشه رضایت
وقتی ب موفقیت ک میخوایم برسیم مطمئنا ب دنبالش رضایتم میاد
موفقیت اون زمانی با رضایت همراهه که میدونیم جایی بهش رسیدیم که واقعا دنبالش بودیم و از عمق وجود خواهان این نتیجه بودیم اما وقتی موفقیت جایی اتفاق بیفته که چندان رغبتی بهش نداشتیم رضایت آور نیست
ولی میتونیم با تحصیل حتی درصدی از موفقیت در جایی که تمناش رو داریم احساس رضایت کنیم
داشتن ارامش برای موفق شدن در هر کاری لازمه و گاها کافیست
رضایت از انجام کار خودش ادم رو به موفقیت نزدیک تر میکنه
لازمه موفقیت رضایته،وقتی که ما به یه کار علاقه داشته باشیم میتونیم اون رو با موفقیت تموم کنیم واین رو تجربه ثابت کرده
از نظر من رضایت از هر چیزی بزرگترین موفقیته
زیبایی رو دَرک کن اگه دنبال خوشحالی هستی...
موفقیت بدون رضایت بعد از یه مدت فقط انرژی و روحیه انسان رو سوهان می کشه ...
مهم اینه اون کاری که ازش لذت برده باشیم و انجام بدیم واسه همین تناقض رضایت هست از نتیجه
بنظر من اگ بخوایم اولویت بندی کنیم رضایت درسطح بالاتری قرار میگیره.فردی موفقه ک ازخودش راضی باشه،رضایت از خود نشون دهنده ی اعتماد بخود هس!و قطعا کسی اعتماد بخود داشته باشه اگ هزار بار هم شکس بخوره بازم بخاطر رضایتی ک از خودش داره،خودشو موفق میدونه...و درنهایت هم موفق میشه!ادامه
هم بعنوان ناظر هم بعنوان فاعل من اینو تجربه کردم!
سوهان نمیشه..ولی دیگ براش اهمیتی نداره یا هیچ لذتی نداره براش
البته علاقه با رضایت از خود فرق میکنه!
من هیچوقت تو زندگیم دنبال موفقیت ورزشی نبودم ، ولی ناخواسته در مسیری قرار گرفتم که ناخودآگاه دیدم یه دنیا از اونچه هدفم بود فاصله گرفتم ، الان از نظر دوستام من آدم موفقیم ، ولی خودم هیچ رضایتی از این موفقیت ندارم ، و لذتی ازش نمی برم ، روحیم رو واقعا گرفته ...
سلام چطوری باید به اونایی که درخاست دوستی فرستادی حرف بزنی؟
بهنظر من کل زندگی و مفهوم اون با تصمیم های نوجوانی رقم میخوره و توی این مورد باید به این موضوع پرداخت و آموزش های لازم برای گرفتن تصمیم درست انجام شود ولی افسوس که...
به نظر من تا وقتی که شما از لحاظ احساسی با موفقیتتون ارتباط برقرار نکردین متاسفانه باید بگم این موفقیت شما نیست فقط خودت مهمی
سلام به نظر من موفقیت یعنی ایکه به اهدافمون برسیم ، اما رضایت یعنی اینکه به اصولی که خودمون برای خودمون گذاشتیم پایبند بمونیم
موفقیت رو عموما اجتماع برای ما ترسیم می کنه که چیه و اینکه چه چیز باعث میشه جامعه تو رو موفق قلمداد کنه
اما رضایت موضوعی فردیه که هرکس بنا به سلیقه خودش خشنودی و رضایت رو تعریف میکنه
چه خوب اگر هدفگزاری برای موفقیت خود را بر اساس معیارهای رضایت خود ترسیم کنیم.
هردوی این مفاهیم نسبی هستند و از دید افراد متفاوت بهش نگاه میشه .
ولی در کل به نظر بنده دقیقا اینطوره که گاها موفقیت و رضایت همسو نیستن و شاید با موفقیت رضایت نداشته باشیم و در صورت رضایت موفق نباشیم . ولی اینکه این دوتا همسو باشن به نظرم بیشتره ، یعنی وقتی من با توجه به
اهداف بلند مدت و کوتاه مدت خودم ، هدف گذاری های شخصیم رو انجام میدم قطعا رضایتم در صورت موفقیت در انجام و رسیدن به این اهداف خواهد بود و موفقیت رو هم رسیدن به این رضایت میدونم
بستگی داره چقد برای اهدافت سعی و تلاش کردی که موفق شدی
اگه به موفقیت حس رضایت داری یعنی تمام تلاشتو کردی
سلام
ببخشید که اینو پست میکنم... خلاصه ی خیلی از مطالب و نقطه نظراتی که دوستان عزیز... ارسال میکنند، میشه:
((ازخودت راضی باش و به این کار افتخار کن!!))
آیا این درسته؟؟... واقعا بکجا داریم میریم؟ کجاست اون فکر منور و سرچشمه انسانیت؟؟ دهه ی 60،70،80
تا آنجایی هم که من یادم هست هیچکس به خودش نمیده از خود راضی.... شاید اینهم روشی هست که میلوژی عزیز اختراع کرده تا ما یهجورایی به خودمان بیابیم و همش دنبال موفقیت و رضایت شخصی و فردی نباشیم. بابا!!! رها کنید روحتون رو از بند این کلمات و اشتها، درخواست ها.
رضایت و موفقیت دو تا مفهوم جدا از هم ولی پیوسته است
اگه ما نسبت به چیزی که الان هستیم یا هدفمون احساس رضایت کنیم
به موفقیت میرسیم
ولی اگه کسی موفق باشه ولی احساس رضایت نداشته باشه باید برگرده ببینه کجا و کی چه چیز اشتباهی رو انتخاب کرده
من هیچوقت نه رضایت داشتم نه موفقیت????
میشه توضیح بدید... مثال بزنید... لطفا
به نظر من آدم تو هر کدومش که قرار بگیره حس خوبی داره.چه اگه موفق بشه ولی راضی نباشه حداقل میدونه تو یه کاری موفق بوده و چه اگه تویه کاری موفق نباشه ولی از تلاشش راضی باشه میدونه که تلاشه خودشو کرده
بستگی به اون فعالیت داره....آره
صبح بخیر. امید وارم روز خوبی داشته باشید، و پر از موفقیت.
سلام، موضوع بحث هفته رو که بالای صفحه نوشته شده بادقت میخوانیم و نظر خودمان رو به اشتراک قرارمیدیم. معمولا هم چون بحث آزاد هست کمتر پیش میاد که نظرتان به چالش کشیده بشه....
????????
فقط یادتون باشه اگر مطلبی رو به اشتراک گذاشتید... امکان حذف یا ویرایش وجود نداره..
ضمنا بنظر میرسد براساس میزان مشارکت شما در بحث.. امتیاز دهی وجود داره....
سلام٬ به نظر من موفقیت همیشه عامل اصلی رضایت نیست ٬ مهم این هست که آدم تمام تلاشش رو برای انجام کار به سمت هدف مشخصی انجام بده ٬ گاهی شرایط اجازه پیروزی در اون زمان رو نمیده٬ ولی به دلیل نهایت کوششی که جهت نیل به اون مقصود انجام دادیم٬ حس رضایت از خود رو میشه تجربه کرد.
من همیشه کارامو انقد خوب انجام میدم هم رضایت دارم هم موفقم
خب واسه انجام کاری که به من مربوطه به آینده من رضایت منو نخواستن. و خودشون تصمیم گرفتن
سلام خسته نباشید . یک اراده قوی بر هر سد و مانعی هر قدر هم قوی ، حتی بر زمان نیز غلبه می کند .
وقتی تلاش کنیم و موفق شویم ، از تلاش مون راضی میشیم و هر وقت از تلاش مون راضی باشیم آنقدر ادامه میدهیم تا به موفقیت برسیم پس رضایت و موفقیت قرین هم هستند
وقتی تلاش میکنی وحدخودتووارزش تلاشت رومیدونی به هرجایگاهی که برسی احساس رضایت داری...چه توهمون جای قبلی بمونی چه یک یاپنج پله عقب ترباشی...وچه چندپله جلوتررفته باشی مهم اینه که توآینه که نگاه میکنی ازخودت خجالت نمیکشی... چون تلاشت روکردی...
رضایت وموفقیت هردودریک جهت هستن تنهاباتلاش به دست میان...
اما من فک میکنم اگر انسان تلاش لازم را داشته باشه اما متناسب با تلاشی که کرده نتیجه نگیره به هر دلیلی ..انگیزه اش را از دست میده چون مسلما همه ی ما تفکر ادیسون را نداریم
رضایت که داری هرچند موفق نباشی روح و روانت راحته.. اما زمانی که موفقی و رضایت نداری همیشه اعصابت درگیره.. انتخاب سختیه
سلام و احترام
قبلا این موضوع رو عرض کرده بودم
در عرفان اسلامی رضایت مرتبه ای هست که بعد از تسلیم قرار داره و خود مقام تسلیم بعد از معرفت و شناخت. این واقعا یک اصل هست و من بعد از 40سال عمر به این موضوع نت ها ایمان دارم بلکه به یقین رسیدم. بنظرم والدین بعد از خداوند تنها کسانی...
... هستند که اگر تصمیمی رو برای فرزندشان بگیرند حتی اشتباه، بازهم رضایت خداوند در اون تصمیم اتخاذ شده از سوی ی والدین هست و خودش طوری تقدیر خواهد کرد که عاقبت کارتون ختم به خیر باشه... حالا اون موضوع چه ازدواج باشه و چه آینده و تحصیل و.... یقین داشته باشیدبه مقام و جایگاه والدین.
مقام تسلیم و رضا در برابر امر خداوند و والدین چیزی هست که خیلی از ماها نسبت به اون بی تفاوت هستیم و فقط و فقط بدنبال نفع و رضایت شخصی خودمان هستیم. انگار که جامعه حقوقی رو از ما سلب کرده و میباید بدون توجه به اعتقادات و اصول اخلاقی و اعتقاداتمان برای بدست آوردن منافع مبارزه کنیم.
و غافل هستیم از اینکه علت اصلی خیلی از نارضایتی ها چشمپوشی و نادیده انگاشتن یکسری از اصول ابتدایی اخلاق و دین هست. مثلا اگر ما هر چیزی رو که میپسندیم برای دیگران هم بپسندیم!!! جامعه به آرامشی خواهد رسید که.....
بله به نکته مهمی اشاره کردید در واقع زمانی که ما در مسیر موفقیت هستیم ممکن است شرایط برای ما سخت و پیچیده باشد و موقع ما نسبت به شرایط کنونی کنونی احساس رضایت نداریم اما احساس خوشبختی می کنیم چرا که در مسیر موفقیت هستیم و در عین حالی که الان به موفقیت نرسیدیم اما چون چشم انداز
قدرتمندی را برای خودمون ترسیم کردیم میتونیم علیرغم اینکه شرایط اکنون برای ما سخت و طاقت فرساست اما از این مرحله عبور کنیم و شرایط را به نفع خودمون تغییر بدیم هرچند که گفتنش راحته اما اقدام سخته
به طور ساده و خلاصه گاهی ما نسبت به وضعیت کنونی من احساس رضایت نداریم اما از آنجایی که در مسیر موفقیت هستیم میتونیم احساس خودمان را نسبت به وضعیت حال تغییر بدیم و ادامه بدیم و امید داشته باشیم به آینده بهتر موفق باشید مهران آذران
سلام خدمت همه بارها بوده که امتحان داشتم خوندم نمره نگرفتم نتیجه بد بود ولی هم خودم هم خانواده گفتن تلاشتو کردی ! به نظر من دو موضوع جدا از هم هستن این دو بحث !بعضی وقتام بوده که نخوندم رفتم تقلب ????کردم و نمره گرفتم نمرش تا یکساعت بیشتر کیف نداشته و....
کمکی این تفکیک به من میکرد توی همین دوتجربه بالا این بود که حسرتی نمیخوردم و چون همیشه ی نقطه قوت توی تفکرم بود ووقتایی که با تقلب نمره میگرفتم مغرور نمیشدم چون اون لذت واقعیو نداشت ! منظورم تفکیک این دو موضوع مثل دوتا اهرم هم قدرت هم کنترل عمل میکنه
به نظر من. موفیقت یه عنصره برای رسیدن ب رضایت و خشنودی فردی. چون یک عمل اکتسابیه که میتونه حسی رو ب وجود بیاره. این در حالیه ک رضایت به عنوان یک نوع درک تلقی میشه
به نظر من موفقیت یه تجربه به یاد موندنی و در عین حال خوشحال کنندس . اما رضایت صرفا نمیتونه بعد از هر موفقیت ایجاد بشه چون خیلی وقتا دیده شده موفیقت ب دست اومده ولی اون رضایت کافی ک باید باشه وجود نداره
بنظر من آدم تو بیشتر شرایط میتونه موفقیت کسب کنه مثل اخذ مدرک تحصیلی ولی مهم رضایت از اون مدرک که آدم میتونه ازش تجربه بگیره
ولی چقد خوبه که تو هر موفقیت رضایت هم باشه
به نظر من باید آدم منطقی باشه و هر موفقیتی راضیش نکنه و برای موفقیت های بعدی طمع داشته باشه
از نظر من موفقیت زمانی حاصل می شه که شخص از رتبه اش رضایت نداشته باشه
به نظر من ممکنه که آدم موفق نشده باشه ولی رضایت داشته باشه کلا رضایت مفهومی بالاتر از موفقیت هستش...
اولین لازمه موفقیت رضایت فردی و جمعی از انجام فعالیت های اولیه هستش
آدم باید همیشه دنبال چیزی که بهش علاقه داره بره تا موفقیتش همراه با رضایت باشه
سلام و احترام، نقطه نظر شما بسیار جالب و متفاوت هست.
دوستان.... بهتر نیست بحث رو قدری چالشی انجام بدیم. البته با رعایت اخلاق و حفظ احترام متقابل...
بنظر میرسه اینطوری فقط داریم نظراتمان رو میگیم و هیچ کس هیچ واکنشی نشان نمیده.بهتره بجای درج نظم جداگانه، ازطریق پاسخ دادن به نظرات و لایک نمودن آنها کمی نظم به این قسمت از برنامه بدیم
لطفا هرکی موافق این روش هست... موافقت خودش رو با گذاشتن لایک زیر پیام بالا اعلام کنه... سپاس
سلام . از نظر من رضایت یه امر نسبی هست. امروزه معنا و مفهوم رضایت خیلی گسترده شده اما موفقیت یه مسیر هست که امکان داره گاهی همراه با رضایت باشه گاهی نه. تعاریف مختلفی هم برای موفقیت هست که برای هر شخصی متفاوته از دیگری.شایدبرا یکی علم،یکی دیگه پول،یکی اندام خوب و یکی رضایت والدین
ظاهرا هیچ خبری هم از میلوژی و ادمین محترم نیست..... فقط یک روز دیگه تا پایان مدت یک هفته ای این موضوع باقی مانده... با روش بالا حداقل میتوانیم بحث ها رو جمع بندی کنیم و.... نه مثل دو موضوع قبلی که پرونده شون بسته شده بدون نتیجه گیری...
سلام، بنظر شما میشه وضعیت افسرده ی فعلی اجتماع رو تو این موضوع ریشه یابی کرد.... ببینید اصلا بحث سیاسی و اقتصادی.... نیست. منظورم این هست که اصلا کسی دنبال رضایت نباشد و همه به هدف فکر کنیم که میتونه رشد فرهنگی در اجتماع باشه مثل ژاپن.... بعد که جامعه به یه نقطه ی قابل قبولی رسید
اصلا بیابیم اول رضایت رو از نظر لغوی تعریف کنیم.... این رضایت چی هست که همه دنبالش هستند؟؟ اصلا شاید رضایت همین الان هم وجود داره و شامل حال همه هست و خبر نداریم...!!!
اگر رضایت نوعی سرخوشی، راحتی باطن، آسودگی خیال و روان هست.. من چطوری میتونم مقام اول کنکور رو بیارم و راضی باشم درحالی که مطمئن نیستم همه کسانی میتونه تند در کنکور کنار باشند و بامن به رقابت بپردازند اصلا فرصت تحصیل پیدا نکردن¡...
گفتم توی کامنت قبلی. رضایت یه امر نسبی هست. هر کسی نسبت به خواسته هاش یه درصد رضایتمندی برای خودش تعریف کرده. واژه ی رضایت یعنی راضی بودن از شئ یا کسی یا عملی . گاهی اوقات بودنش مهمه برای فرد گاهی اوقات هم نه . شاید ما ناخواسته وارد شرایطی بشیمکه ازش راضی نباشیم و یا حتی بالعکس
یا مثالی دیگر، من هدفم این هست که از نظر مالی به فلان رتبه جهانی برسم.... از راه درست هم تمام تلاشم رو میکنم و میرسم.. خوب چطوری بگم که الان من رضایت دارم وقتی هرچه تواناتر میشی مسءولیت شما هم بیشتر میشه.... پس از نظر من رضایت موضوع فردی نیست که ما خودمان دنبالش باشیم
موفقیت و رضایت هم تعاریف عام و کلی دارن و هم تعاریف جزئی . الانمن منظور شما رو نگرفتم چون متوجه جمله بندی گفتار شما اصلا نشدم.
آیا این تعریف شما... تعریف تاید و موافقت با موضوع یا عملی نیست؟ یعنی وقتی میگیم من رضایت دارم... چه حالت و شرایطی رو دارم.... موافقم؟ خندانم ؟ یا چی؟
توجه بفرمایید... میخواهیم اول رضایت رو کامل بشناسیم.... خوب تا اینجا نظر شما رو داریم.... باید نظر بقیه دوستان هم اضافه بشه.پس..
موفقیت و رضایت شباهتی ک دارن اینه ک هر کدوم ساخته ذهنی ما با سقف معین ابعاد خواسته های ماست...وگرنه اصلا این دو اسماً وجود دارند و صرفا یه مجسمه هستن از یه بیان
میتونه به ما بفهمونه که لزوما موفقیت در هر کاری که احتمالا دوسش نداریم رضایت بخش نیست و علاوه بر اون میفهمیم که گاهی انجام کاری به صورت نیمه تمام که به معنای موفقیت نیس ولی از روی علاقه هست بسیار رضایت بخشه و یک کلام اساسی که در زندگی بکار بیاد اینه که گاهی موفقیت رضایت ندارد.
واضح هستش که این دو کلمه از نظر معنا متمایز هستش
موفقیت در صورت وجود رضایت ادامه دار و با تلاش بیشتر همراه خواهد بود
سلام خدمت دوستان
بله به نظر من هم متمایز هست من یکبار یه کالایی در برنامه شیپور قرار دادم برای فروش که دارای نقص فنی بود خب من به مشتری فرصت تست داده بودم به مشتری دروغ نگفتم که سالمه اما خب مشکلشو هم نگفتم بعد از فروش کالا حس میکردم موفق شدم بفروشمش اماحس منفی عدم رضایت داشتم
در ادامه صحبت
بخاطر عدم رضایتم تماس گرفته و هزینه تعمیر کالارو کسر کردم و برگردوندم حالا ضمیر درون من دو حس موفقیت ( با درصدی کمتر) و رضایت زیاد دارم شاید من حس درستی داشتم که موفقیت سه وجهه دارد که وجهه رضایتمندی و وجهه بیخیالی و وجهه عدم رضایت.
رضایت و موفقیت دو چیز کاملا مجزاس مثلا خوده من از نحوه درس خوندم راضیم ولی چندان موفق نیستم
این که دو چیز مجزاسو الان با خوندن این متن بیشتر بهش دقت کردم...به نظرم این خ جذابه ک ما همیشه از موفقیتامون رضایت نداریم..بستگی به اهداف دارن و انتظارات ما از خودمون..گاهی با وجود موفقیت ما اونی نبودیم ک باید پس رضایتی وجود نداره عملا
موفقیت ، یک دستاوردی هست که از محیط بیرونی برای انسان رقم میخوره.
رضایت ،یک فعل و انفعال هست که در داخل انسان به وجود میاد و اتفاق میوفته.
فکر میکنم که احساس رضایت ،از درجه اهمیت بیشتری برخورداره.
هرچند که همراه با موفقیت نباشه.
رضایت درونی اگر باشد موفقیت در هر کاری را تضمین می کند. و البته رضایت درونی مهمتر است چرا که ما موفقیت ها را به این دلیل دوست داریم که در آخر باعث تقویت رضایت درونی در ما می شوند.
رضایت از موفقیت مهمترِ... و هرکس بتونه این دو رو در کنار هم داشته باشه موفقیتش تضمین شده اس!!
من تا به حال موفقیتی که بهم احساس رضایت نداده باشه رو تجربه نکردم ...
از بچگی شنیدم که من نباید راضی باشم، خدا باید راضی باشه.. فکر میکنم این صحبت درسته.. و ما اشتباه داریم تلاش میکنیم که این قسمت از بحث رو که مربوط به رضایت هست رو به خودمان نسبت بدیم.. ما فقط باید تلاش کنیم و هدف داشته باشیم. اون حالت خشنودی آخرکارهم جنبه ای از الطاف خداوند هست.
انسان اگر با هوشیاری کامل اهداف زندگی رو در راستای پیشرفت خودش و اعتلای سطح فرهنگ جامه و توزیع صحیح عدالت در جامعه تدوین کنه، قطعا در پایان کار خشنودی و رضایت خداوند رو حس میکنم و با انگیزه ای بیشتر بقیه اهداف زندگیش رو دنبال میکنه
موفقیت یک درجه تعیین شده است اما رضایت ماخودمان درجه ان را مشخص میکنیم که ایا از این موقعیت وموفقیت هایمان رضایت داریم یاخیر
آدم که نباید از خودش راضی باشه... تحت هر شرایط و عنوان و تءوری و نظریه علمی....
باید بتونیم جداشون کنیم و درست بهره ببیریم هرچند سخته موفقیت تلاشه زیادی میخواد
موفقیت ورضایت دوتا چیزجداهستن.ممکنه کسی موفق شده باشه ولی احساس رضایت از عملکردش نداشته باشه یانه کسی موفق نشه ولی ازخودش راضی باشه وحتی میشه گفت یه سری هم هستن که هم موفق میشن هم حس رضایتمندی دارن.وبنظرم بایدسطح انتظارات رونسبت به خودمون بالاببریم تادرجه موفقیت هم بالاتربره
موفقیت و رضایت باهم تناسب خاصّی ندارن ، آخه موفقیت رو بدست میاریم اما رضایت رو جلب میکنیم و گاهی باید قناعت کنیم ، به نظرم موفقیت جالب تر و مهم تره چون یه فرد موفق بهتر از فردیه که بقیه ازش راضی هستن :-)
میزان رضایت و خشنودی ستگی به بزرگی موفقیت داره...مثلا کسی که ی بار تو کل عمرش ی قله معروف رو فتح میکنه اون حس همیشه براش میمونه و تکراری نمیشه...اما موفقیت هایی ام هست که هر روز تکرار میشه مثل سرکار رفتن که بخاطر اینکه تکراری میشه میزان خشنودی ماهم کمرنگ میشه
رضایت یه حس درونی متناسب با هر فرد فرق میکنه و معیار و اندازه خاصی نداره ولی برای موفقیت معیار و ملاک مشخصی است.
با تمرین و تربیت این حس درونی است که می شه عملکرد خوبی داشت و به موفقیت رسید چون تا انگیزه نباشه حرکتی صورت نمیگیره.
رضایت از نظر من خوده فردبه شخصه بسیار مهمه..چراکه برای انجام کار ورسیدن به هدف باید وجود داشته باشه...و باعلاقه ویک تصمیمی باشه که از درون هم باانجام اون راحت باشه...خب افراد بسیاری هستند موفق هسنتد ولی خوشحال نیستن...به نظر من اگر به بارضایت خودشون کاری انجام بشه بهتره...
اگه موفقیت به سختی و از همه مهمتر اینکه هدف واسمون ارزش و اهمیت داشته باشه خب احساس رضایت هم میکنیم اما اگه کاری رو طبق میل انجام ندیم و موفق بشیم احتمالا رضایت نداریم.
بعضی مواقع ما در کاری به موفقیت میرسیم اما قلبا راضی نیستیم
بستگی به نوع هدف و نتیجه داره گاهی نتیجه ی به نسبت خوب مارو به هدف نمیرسونه باید هردو هم سو باشند تا رضایت کامل به ثمر برسه ????
هدف گذاری باید smart باشد، مشخص و قابل اندازه گیری و قابل دسترسی و مرتبط و با افق زمانی مشخص.دراین صورت موفقیت و رضایت به صورت یکسان در دسترس خواهد بود
در واقع رضایت و موفقیت زمانی هم معنا خواهند شد که موفقیت در زمان مورد نظر ما حاصل بشه و زمان تعیین کننده اصلی تفاوت این دو مفهوم است....
حس موفقیت و رضایت باهم تفاوت داره..موفقیت زمانی اتفاق میفته که به طور مثال بعد از انجامش میگیم:باریکلا،آفرین،همینه،عالی بودم
اما رضایت شبیه این جملس:هی بد نبود،خوب بود،میشد بهتر باشم،اما در کل خوب بود....
اگر هدفی که انتخاب میکنیم با ارزش های درونی ما هماهنگ باشد، موفقیت همان رضایت خواهد بود.
موفقیت یعنی همون حس قشنگه که بعد پیشرفت نصیبمون میشه. حتی اگه یه کار کوچیک انجام داده باشیم
موفقیت و رضایت کاملا از هم جدا هستند و آدم موفق لزوما راضی و خوشحال نیست. شاید رضایت که تعبیری همسو با خوشبختی داره بیشتر به هماهنگی درونی و بودن در مسیری که فک میکنی باید باشی ربط داره.
اشتباه نکنید!.. "موفقیت" کلید شادی نیست، "شادی" کلید موفقیت است اگر آنچه را انجام بدهی دوست بداری (رضایت داشته باشی) موفق خواهی بود
با گذشتن از آرزوها و کوتاه کردن سقف ذهنی میتونی به رضایت برسی
اما
موفقیت یعنی تلاش و کوشش و سختی و تعهد داشتن برای رسیدن به تمام آرزوهات
رضایت یعنی درجا زدن در زندگی
موفقیتیعنی پیشرفت در زندگی
با رضایت داشتن به موفقیت نمیرسی
اما با موفقیت،رضایت حاصل میشه
رضایت یعنی به چیزی قانع بشی که شایدم لیاقتت نباشه
اما رضایت چیز دیگست یعنی تا به چیزی که میخوای نرسی رضایت نمیدی
پس دیگه خودت قضاوت کن.
موفقیت اکثرا در مواردی هستش که فرد مسیری رو باید با تلاش و انگیزه طی کنه تا به موقعیت موفقیت آمیزی برسه که این موفقیت ها عینی هستند مثل موقعیت شغلی خوب تحصیلات خوب و چیزهایی از این قبیل.اما رضایت در مورد شرایط موجود و حاکم هست که فرد از اون شرایط رضایت داره.
موفقیت اصلی موفقیت همراه با رضایت خودمونه
اما این دوتا اگه تنها باشن قدم بلند تری در زندگی نمیشه برداشت
رضایت تو زندگی یعنی موفقیت وفکر میکنم وقتی زندگی موفقی داری که از وضعیتت راضی باشی من خودم سعی میکنم افراد موفقی که از زندگی رضایت دارنو الگوی خودم قرار بدم.چون افرادی هستند که خودشون نمیدونن ولی اونقدر برای موفقیت مادی تلاش کردن که تبدیل به ربات شدنو تعریف درستی از رضایت ندارن
موفقیت در هر کاری بسیار عالیه ولی این حس رضایت خیلی بهتره
اگر کاری که احساستان شما را راهنمایی کند انجام دهید حتی اگر نتیجه دلخواه را نگیرید بازم هم حس رضایت را دارید ولی اگر کاری را بصورت عقلی و از روی برنامه ریزی انجام دهید تا به نتیجه یعنی موفقیت نرسیده اید حس رضایت درون شما ایجاد نمی شود پس
مهم رضایته و مهمترین چیز در دنیا اینه که بتونی با وجدانت کنار بیای
خب صد در صد رضایت مهمتر از نتیجه است(البته این نظر منه)چون اگر آدم از خودش رضایت داشته به انجام هر کاری قادره و از طرفی رضایت داشتن همان شکر کردن است و ما با شکر کردن چیز های زیادتری به دست می آوریم و در نتیجه رضایت ما بیشتر و بیشتر میشود و در آخر به همه چیز میرسیم و موفق میشویم.
ما مامور با انجام تکلیف هستیم و نه مامور به رسیدن به نتیجه
تکلیف ما رسیدن یه نتیجه است
رضایت مهم تر از موفقیت هستش
در نهایت شما می خواهید به موفقیت برسید برای اینکه خودت رو راضی کنی
موفقیت باعث رضایت میشه اما تضمینی نیست رضایت باعث موفقیت بشه
گاهی ممکنه به یه موقعیتی برسیم که ازنظر همه موفقیت حساب میشه امارضایت قلبی ماهمراهش نیست وماموقعیتی رامی خواستیم که همه مخالفش بودن اماحالمون باهاش خیلی بهتر بود.به نظر من رضایت خیلی جاها مهم تر از موفقیت.چون وقتی از چیزی که به دست اوردی راضی باشی موفقیت های بیشترم باهاش میاد
موفقیت درواقع چیزیه که با وجود تلاش پشت کار به دست میاریم اما ممکنه اون کار چیزی نباشه که ما دوست داشته باشیم و برعکس ممکنه باعث رضایت بشه و رضایت چیزیه که سبب یک آرامش درونی می شه و باعث می شه که ما حس بهتری نسبت به خودمون و کاری که کردیم داشته باشیم.
به نظر من احساس رضایت وقتی به دست میاد که تو باخودت فکر میکنی میبینی که همه ی تلاشتو کردی اون موقعه از خودت راضی هستی اما شاید منی که از تلاش خودم راضیم و احساس رضایت کامل دارم هموز به موفقیت نرسیده باشم این دو جدا از هم هستن رضایت دست خودمونه .اما موفقیت باید پیش بیاد
وقتی احساس رضایت پیدا میکنی که بفهمی همه کار کردی تا کاری که بعهده داشتی رو انجام بدی و دادی.موفقیت چیزیه که تلاش کنی و بدست بیاریش وچیز خیلی آسونی نیست
رضایت صرفا موفقیت نیست رضایت یک حسه و موفقیت یک صفت یا یک هدف بیرونی یا درونیه.موفقیت یک پایان یا سرانجامه که خودش سرآغاز یک هدفه دیگه برای رسیدن به یک موفقیت دیگس و رضایت سرانجام یا سرآغاز چیزی نیست.رضایت ممکنه از شکست نیز نشعت بگیره کسی که تمام سعیشوکرده و تونسته خودشو ثابت کنه
خوب اگه سوالو درست فهمیده باشم پرسیده شد تفکیک رضایت و موفقیت در زندگی چه تاثیری میزاره؟
من فکر میکنم تفکیکشون تاثیرش خوبه چون به این درک میرسیم که برای موفق شدن صرفا نباید به رضایتمندیمون بسنده کنیم و ندونسته فرصت رسیدن به موفقیت رو از دست ندیم...
به نظر من شکست با رضایت خودش یه نوع موفقیته چون درس و تجربه میده به آدم و همینطور موفقیت همراه با عدم رضایت یک نوع شکسته مثل موفق شدن با تقلب و حق خوری و پارتی بازی و عدم رعایت انصاف که در اصل هیچ ارزشی نداره و خوده شخص هم میدونه و وجدانش کاملا آگاهه و احساس رضایت نداره.
تفکیک این دو کمک شایانی به ما می کند.
این دو بعضی اوقات مکمل یک دیگرند پس تفکیکش بهتره
تفکیکش بهتره به طورمثال من درمحیط کاری قبلیم موفق بودم اما شرایط رفتاری کارکنانش باعث رضایتم نبود
حس رضایت در بازه زمانی کوتاهی حس مثبت به فرد خواهد داد و بعد از مدتی فراموش و یا از بین خواهد رفت ولی از نظر من موفقیت میتواند زندگی فرد را تحت تاثیر قرار دهد و تا انتهای عمر همراه وی باشد
به نظر من رضایت همیشه دنبال موفقیت نمیاد بعضی موافق ممکنه شکست بخوریم ولی همچنان راضی هستیم پس رضایت زمانی به وجود میاد که از تمام توانمون در اون لحظه استفاده کردیم و موفقیت برای زمانی هست که به نتیجه کارمون رسیده باشیم
به نظر من عامل رضایت موفقیت نیست بلکه عامل موفقیت رضایت است یعنی حس همکاری و تعامل همراه با رضایت درونی عامل موفقیت انسان است و فقط به موفقیت خود راضی بودن عامل موفقیت نیست و این دو کلمه فقط در تاثیر رضایت بر موفقیت قابل استدلال است و تاثیری یک طرفه دارد
رضایت ملزوم موفقیت نیست گاهی وقتا راضی هستی ولی موفق نه
من بارها تو زندگیم موفقیت به دست آوردم ولی رضایت نداشتم،
ترجیح میدم به جای موفقیت،حس رضایت رو تجربه کنم چون به نظرم خیلی لذت بخش تره
چندتا آدم موفق ولی افسرده میشناسم
ولی آدم هایی که از عملکردشون رضایت دارند افسرده نمیشن
خیلی وقتا موفق بودم و آمار کارم به من ثابت کرده که موفق بودم ولی از طرف کارفرما فیدبکی گرفتم که منو ناراضی کرده
با سلام به عقیده من اگر انسان در کاری که خودش مایل است آن را انجام دهد،موفقیت به دست آورد حتما راضی هم خواهد بود اگر کسی در زمینه ای موفق شده ولی راضی نیست به این دلیل است که یا خودش از قبل راضی به انجام این کار نبوده و یا تنبلی و بی حوصلگی میکند
رضایت یه حسه درونی و کاملا شخصی و متعلق به خوده فرده!
درصورتیکه موفقیت نمود بیرونی داره...
واسه کسانیکه ب حسه خوب خودشون بیشتر از نظر مردم اهمیت میدن احساس رضایت همون موفقیته!????
به نظر من که اگه ادم این دو مورد رو صرفا برای رضایت یا موفق بودن خودش در نظر بگیره راحت تر میتونه این دو مورد رو درک کنه و بفهمه..ولی اگه صرفا برای این باشه که به بقیه نشون بده موفقه یا بقیه رو بخواد راضی نگه داره تو این دوتل مورد به مشکل میخوره.ورضایت قلبی نداره...
موفقیت زمانی برای ما موفقیت محسوب میشه که اونو دوست داشته باشیم و احساس رضایت به ما دست بده
به نظر من کسب موفقیت از کسب رضایت خیلی ساده تره . اما خب بدست آوردن رضایت خیلی سخت نیست فقط از گذشته تجربه بگیریم و آینده رو با توجه به هدفمون برنامه ریزی کنیم و در زمان حال لحظه ی موفقیتمون رو زندگی کنیم .
توی هر کاری موفقش باشی رضایتم داری پس خوبه به کار یا برنامه ای که در نظر داریم دقت و با منظم انجام بدیم تا موفق شیم و رضایت کامل داشته باشیم
بسم الله
میشه بگیم که هرکس رضایت پیدا کنه از کاری در واقع موفق شده اما گاهی از اوقات هست که موفق بشی راضی هم هستی پس رضایت مهم تره از موفقیت
موفقیت با اجبار به دست میاد یعنی یک کاری را جدای از دوست داشتن تا سرحد مرگ انجام بدی و بلاخره ازش بیرون بیایی. ولی رضایت اصلا اجبار نداره یعنی در شرایط سخت میشه کار کرد و حتی پول درآورد و گذران کرد ولی رضایت از این وضع چیز دیگریه
اگه رضایت نباشه موفقیت حاصل نشده. پس راضی بودن لازمه ی موفقیته
من تو کاری که علاقه داشتم موفق نشدم و شکست خوردم کارو جمع کردم ولی راضیم چون به چیزی که علاقه داشتم پرداختم
رضایت یه حس کاملا درونی نسبت به عملکردی که داریم و کاملا با موفقیت تفاوت داره
خیلی ها هستن که انسان های موفقی هستن از دید جامعه و مردم ولی از دید خودشون نسبت به عملکرد خودشون رضایت ندارن
خیلی اوقات هست کاری رو انجام میدیم واز این کار رضایت داریم اما به موفقیت دست پیدا نمیکنیم...و برعکس...خیلی اوقات کاری رو انجام میدیم و به موفقیت میرسیم اما هیچ رضایتی از این کار نداریم....
به نظرم تفکیک بشن خیلی بهتره...چون اکثر ما آدما فکر میکنیم رضایت باشه موفقیت هستم،
به نظرم رضایت میتونه برای سلامت روانمون خیلی مهم تر از موفقیت باشه هر چند که نبودن موفقیت هم میتونه ضربه های جبران ناپذیری بزنه!یه چیزی مثل علم و ثروت
سلام .
به نظرم ما این دو تایتل و خیلی دور از هم در نظر گرفتیم تعریفش و ماهیتش.. ولی یه اصل هست که اگه نتونی از موفقیت های کوچیکت لذت ببری رضایتی هم نخواهی داشت
منظور از موفقیت های کوچیک هوا کردن چیز های کما فیل نیست قشنگ جمع کردن پتو اول صبح و (ادامه،..
یه سری قرار های روزانه که با عمل کردنش اون اعتمادبه نفسه بیشتر میشه
به نظر من یکی ممکنه همون فیلی که عرض کردم هم هوا کنه ولی اون رضایت عایدش نشه
به نظر من رضایت یعنی به حداقل رسیدن فاصله خود حقیقی و خود ارمانگرا
و موفق کسیه که به زعم خودش معیار های والاتر انسانی و وصل یافتنی با تلاش های مکررش داشته باشه وگرنه ادعایی میشه و فاصله ای شدید بین این دو خود و بنا به نرسیدن رضایتی عاید نمیشه
البته البته یه مورد سومی هم هست بنا به کمال طلبی یا شاید مرغ کمی غاز همسایگان اون موفقیته برا شخص رضایت به همراه نیاره هر چند این به نیت ها ربط داره
یه مورد چهارمی هم هست???? که موفقیت بودن یا نبودن اون کاره بعد ها صداش درمیاد همونطور که تو قرانم هست که یادم رفت ولی مفهونش" شاید براتون خیره ولی شره و گمان کنید شره ولی خیره " که به تبع رضایت و عدم رضایتم همراش داره
یه مثال ساده برای تمییز این دو تا
ما ها میلوژی و نصب کردیم هیچکس برای این کار به ما مدال نمیده و نخواهد داد و کلیک کردن چند ایکن برای دانلود موفقیتی در هیچ جای دنیا حساب نمیاد
اما بیشتر ما ها یه رضایتی داریم از نصبش برای ارتقا دادن شخصیتمون که در اینده موفقیت و رقم میزنه
یا مثال بالعکسش کامنت گذاشتن اینجا موفقیتی نیست شاید کمی موفقیت شغلیت و از نظر زمان بر بودن ......
ولی این رضایته که تو فضای دوستانه تعامل با هموطنای عزیزت که دارین باهم این راه و میرین بدون خشونت حسادت و فحش و دوست یابی های فاسد.......حس میکنی
کامل درست.من نظر ایشون رو قبول دارم.شاید جایی موفق بشی ولی رضایت نداشته باشی
البته همه این ها بستگی به این داره شما موفقیت رو چی معنی کنید و رضایت رو چی معنی کنید ????
دیدگاه ها بسیار متفاوت هست در ضمن بستگی به سختی مسیر تا هدف هم داره
به نظرم هر دو مهمه و هم میشه با هم باشن هم جدا .بستگی به شرایط داره . گاهی شرایط ایجاب میکنه یکی رو انتخاب کنیم.چون گاها پیش میاد که موفقیت در یه جا بیشتر به نفعمونه تا رضایت و بالعکس
ببینید چرا درخواست بالاس
دلایل اعتیاد از خود اعتیاد خانمان سوز تره
مهم هست بطور مثال... هدفهایی که تعریف میکنیم، اگر بزرگ و دور از دسترس باشند، به تدریج عزت نفس ما را کاهش میدهند.
بعضیها میگویند هدف گذاری باید Smart باشد: مشخص و قابل اندازه گیری و قابل دسترسی و مرتبط
بعضی دیگر میگویند: دنیا را کسانی ساختهاند که هدفهایی فراتر از انتظار ا
انسانهای عادی برای خود و زندگیشان تعریف کردهاند.
برخی نیز تاکید دارند که هدف و انتظار فرق دارد. ما میتوانیم هدفهای بزرگ داشته باشیم اما انتظارات باید معقول باشند.
بازهم جمعه!
و
دلتنگی بعد از ظهراش
و تو مولا... هنوز منتظری....
السلام علیک یا حجت الله
باسلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات....
به نظر من رضایت وسیله ای هست برای موفقیت...
انسان فقط در صورتی میتونه پیشرفت کنه که اون رضایت نسبی رو از عملکرد خودش داشته باشه
رضایت نسبی نه به این معنا که به جایگاهی که بهش دست یافته اکتفا کنه........نه
به این معنا که از عملکرد خودش راضی باشه و امید و انگیزش بیشتر شه
من اینطور فکر میکنم که موفقیت هر چقدر هم کوچیک باشه باعث حس رضایت درون هر فرد میشه و بهترین بخش اون حس مثبت درون ماست پس با استفاده از اون انرژی انسان باید هدف های بزرگتری رو تو زندگیش انتخاب کنه ایشالا همیشه موفق باشید
سلام.من تجربه ای در این موضوع ندارم ولی فکر کنم وقتی ما بخوایم از یه موفقیتی حس رضایت داشته باشیم باید اون کار رو با حس و علاقه قلبی انجام بدیم.وقتی موفقیت ما از روی اجبار باشه هیچ وقت حس رضایت نخواهیم داشت.امیدوارم همه از موفقیت ها رضایت داشته باشن.
آره درسته ولی حتی اگه اون موفقیتی که میخوایم رو بدست نیاوردیم باید حس رضایت کنیم نه اینکه بگم باید آدم از خود راضی باشیم نه ،منظورم حقیر اینه که سعی کنیم به خودمون امید بدیم نه اینکه خودمون رو تا امید و افسرده نشون بدیم
بستگی به موقعیت داره خیلی وقتا از خودم اصلا راضی نبودم ولی بنظر بقییه فوق العاده بودم و بعضی اوقات برعکس
وقتی کاری رو که بهش علاقه داری انجام بدی نه تنها موفقیت 100% میشه بلکه رضایت از خودت هزار برابر میشه
به نظر من این موضوع در خصوص افراد مختلف بسیار نسبی هست.
وقتی کاری رو که قراره انجام بدیم با تمام وجود روش کار کنیم و زحمت بکشیم حتی اگه به موفقیت هم نرسیم باید از خودمون رضایت داشته باشیم.
درسته که موفقیت باعث رضایت میشه اما رضایت بیشتر وقتی اتفاق میوفته که ادم به کاری که میکنه ایمان و اعتقاد داشته باشه و بدونه که از نظر اون کار درست ینی این حتی اگه توش موفق نباشه
وقتی آدم تمام تلاششو میکنه که به چیزی که علاقه داره برسه اگه موفق نشه به خاطر این که موفق نشده و به علایقش نرسیده ناراحته.ولی از خودش رضایت داره چون از جون و دلش مایه گذاشته واز لذتهای جانبی گذشته پس دیگه جای گله و شکایت از خودمون باقی نمیمونه. اما بازم به خاطر موفق نشدن یه
یه جای زخم رو دلش میمونه. زخمی که شاید خودش خوب شده باشه اما جاش هنوز مونده. در واقع ما فقط از خودمون راضی هستیم اما از اوضاع وشرایط راضی نیستیم. این یعنی رضایت ما هم کامل نیست اگه موفقیت بدست نیاد.یه جور رضایت ناقص
به نظر من موفقیت حس بیرونی رو ارضا میکنه وبیشتر برای تایید دیگران یا حتی تایید خودتِ وثابت میکنی که میتونی به نحو احسن یه کاری رو انجام بدی ولی رضایت فرا تر از اینهاست با درون و روح انسان سرو کار داره وهمین رضایت درونی بطور مثال یه کاری رو در اوج موفقیت بخاطر دیگری کنار بزاری
درود ، بنظر من اگه موفقیت و رضایت توی یه راستا باشن و هدفمند باشن ، میتونه خوب باشه
نظر خاصی ندارم چون معمولا وقتی موفقیتی داشتم احساس رضایت هم همراهش بوده.
هدف از موفقیت چیه ! جواب این سوال اگه با نتیجه یکسان باشه و اگه با خودمون صادق باشیم توی هدف و نتیجه ، و تکرار میکنم هدف و نتیجه یکسان باشه بعدش رضایت قلبی و قابل قبوله ؛ بشرطی که وسط کار ، صلاحدید درست پیش بره
این چه برنامه ایه اصلا امنیت نداره یکی رفته تو اکانتم هرچی خواسته نوشته
بنظر من آدما دو دسته هستند. یکی اونایی که میگن ما نیازی نداریم که تلاش کنیم تا فلان کار انجام شه و معمولا هم با خوش شانسی کاراشون پیش میره. دسته دوم کسانی هستند که از نظر خودشون همیشه فک میکنن عقب هستند و با تلاش زیاد پیروزن ولی وقت نمیکنن از موفقیتها شون لذت ببرن.
بارها برام پیش اومده مثلا تو درسام نمره خوبی نگرفتم ولی از خودم راضی بودم چون نسبت به تلاشی که کرده بودم به دستم اومده بود
گاهی وقتها برای رسیدن به هدف انرژی زیادی میزاریم ولی موفق نمی شیم این دلیلش نداشتن منطق تو اون کاره و اینکه ما بیشتر با احساسات و رویا انجام میدیم نه از روی تجربه و منطق به همین خاطر شکست می خوریم ولی چون با صدای رویامون همصدا شدیم احساس رضایت میکنیم و دوباره اون کارو ادامه میدیم
معمولا کاری را شروع می کنیم باعشق علاقه بعد متوجه می بینیم کاری انجام دادیم پوچ بوده.بعدمتوجه حمایت نشدیم این همه وابستگیها پوچ.
تلاش صبر چندبار شکست وتجربه کنیم ولی وقت مجالی نمیده.
من یکبار شکست خوردم باعث شد خیلی اذیت شم ولی تجربه مفید رو بدست آوردم خدا رو شکر میکنم زندگیم بدتر نشد
باید علاقه و استعدادو توانایی هامون رو تو یک مسیر قرار بدیم که این دوتا "رضایت"و"موفقیت" باهم هم مسیر بشن،چون ممکنه چیزی که استعداد داریم قلبا علاقه ای نداریم بهش برای همین موفق هم که بشیم لذتی نبردیم
والبته زندگی خیلی کوتاه تر از این حرفاست..واینو هم باید درنظر گرفت و گاهی نیازه که سخت نگیریم و حتی اگه موفق نشدیم حداقل لذت ببریم :)
به نظر من اگه رضایت داشتن رو بلد باشیم مشکل حله. رضایت به نظر من یعنی از اون چیزی که بهش دست پیدا کردی حداکثر استفاده رو بکنی و از داشتنش لذت ببری و در همین حال به فکر بهتر بیشتر و یا عوض کردن اون چیز یا موقعیت با نوع بهتر خودش باشی. اگه رضایت نباشه موفقیت ها معنایی ندارند
و البته رضایت تنها و بدون فکر به موفقیت فقط محدود کردن خود و وقت کشی به حساب میاد
وقتی تلاشی نباشه موفقیت بدست نمیاد پس اصل هدف تلاش خود آدم هستش و نسبت به اون تلاش میتونیم احساس رضایت کنیم
اگر برید دنبال چیزی که تو ته دلتون باعث خوشحالیتون میشه (عمیقاً حس خوبی بهتون میده)اگر تو اون چیز به موفقیت برسید قطعا رضایت هم خواهید داشت مثلا خیلی از پشت کنکوریا آرزوی قبولی از رشته پزشکی دارن و از نگاه اکثریت قریب به اتفاق جامعه قبولی از پزشکی یعنی همه چی ،پول احترام ،وجهه
و در یک کلام همه چی ،و این خیلیها رو مایل به تلاش برای موفقیت تو این هدف میکنه ولی خیلی از همونا ک دوست دارن پزشکی قبول شن واقعا قراره از خواندن درس های خیلی سنگین و فشرده پزشکی لذت ببرن ؟۷سال بیشتر روزاشونو با اعضای بدن آدما ،خون ،بودن تو بیمارستان ،سرو کار داشتن با آدمایی ک
بیماری های مختلف جسمانی دارن و بعضا روحی، بگذرونن و گذروندن این روزا حس خوبی بهشون بده و بعد از هفت سال ۸٬۹ساعت از روزاشونو به نشستن تو یه اتاق و دیدن و معاینه بیماران مختلف پیر و جوان کوچیک و بزرگ بگذرونن؟و مشکلات انسان ها رو حل کنن و حتی بعضا جون اون هارو نجات بدن و از انجام
همه ی این کار ها لذت ببرن؟یه سریا جوابشون اره هست و اونا قطعا بعد از رسیدن به هدفشون و موفق شدن رضایت هم خواهند داشت.اما خیلییاشون اگر واقعا با خودشون رو راست باشن اون پوله و لقب دکتر رو میخوان خود پزشکی رو نه و وقتی موفق میشن تازه میبینن اول
سختیه (البته چیزی ک مطرح کردم راجع به پزشکی یک مثال ساده بود و این میتونه درباره خیلی از هدفهای دیگه هم درست باشه مثلاً طرف موفقیت تو یه هدفی رو تو ته دلش خودش نخواد و جامعه یا خانواده یا چیز دیگه ای بهش القا کرده باشه )
میخوام اینو بگم ک با خودتون رو راست باشین ببینین چیه ک شما رو خوشحال میکنه و تعریف شخصی خودتون از موفقیت چیه و بعد با قدرت به سمتش برسد اینجوری بعد از موفقیت هیچ پوچی و نارضایتی نخواهید داشت و رضایت و موفقیتتون کنار هم خواهد بود.
به نظر من این به وجدان خود ادم برمیگرده که تو چه وضعیتی قبول کنه که الان راضی هست یا ن .موفقیت بستگی داره به اینکه هدفمون توش مثبت باشه یا منفی .بعضی موفقیت ها رضایت بخشن
فراتر از موفقیتی که قرار هست به دست بیاد، رضایت از مسیر موفقیت هستش. در زندگی شخصیم بارها و بارها در رسیدن به نتیجه نهایی (هدفم) زمین خوردم اما رضایتی که از مسیر طی شده داشتم باعث شد درک کنم همه چیز رسیدن به هدف نیست گاهی مسیر طی شده خودش یه جور موفقیتِ.
گاهی بعضی ها دلشان برای نقاشی کشیدن و ارزوی بهترین اشپز دنیا شدن یا کمی خوابیدن تنگ میشه حتی اگر به اون جایگاه کاذب رویایی که تازع وقتی وارد شی میفهمی نهههه ازین خبرا نی
به نظر من چند تا موضوع هست که تو موفقیت یا عدم موفقیت نقش زیادی داره:
شناخت درست فرایندی که میخوایم در اون موفق بشیم و در واقع شناخت هدف
شناخت راه های موفقیت در اون هدف و بهترین راه
انگیزه و سماجت و برنامه ریزی و اقدام
و از همه مهمتر نیمه کاره رها نکردن اون فرایند
رضایت نداشتن در صورت موفقیت در کاری از تصور دقیق نداشتن از موفقیت ناشی میشه یا اینکه پروسه موفقیت آنقدر طولانی میشه که پس از کسب موفقیت چهارچوب ها و علایق تا حدود زیادی تغییر کرده بدون علاقه و انگیزه داشتن موفقیت در امری تقریبا غیر ممکنه
موفقیت.رضایت
هر کدوم ماهیت مشخصی دارن. مسلما موفقیت ریشه در عمل داره. و رضایت ریشه در ذهن.
در واقع رضایت وقتی اتفاق میفته که چیزی که در ذهن ماست به اجرا برسه و موفقیت زمانی شکل میگیره که چیزی که برای عمل در نظر داشتیم به بهترین شکل به سرانجام برسه.
ادامه دارد...!
کاملا مشخصه که دو قسمت کاملا جدا از هم داریم!
1-که توو بهترین حالت میتونن هم زمان با هم شکل بگیرن.
2-توو حالت متوسط فقط رضایت شکل میگیره بدون رسیدن به موفقیت!
3-و توو حالت ضعیف تر و بدترین حالت موفقیت بدون رضایت!
که این مورد آخر واقعا اذیت کنندست.
ادامه دارد...!
برای هر کدوم مثال وجود داره.
بهترین حالت، یعنی شکل گیری هر دو : مثلا قبولی در کنکور. شخصی به تواناییاش اشراف کامل داره و میدونه که میتونه رشته پزشکی قبول شه. این شخص تلاش زیادی میکنه و قبول هم میشه. پس هم توو عمل موفق بوده هم توی ذهن خودش.
ادامه دارد...!
اما در حالت دوم یعنی رضایت بدون موفقیت. فرد به دنبال قبولی در رشته پزشکی ست. اما میدونه دلایل زیادی وجود داره که قبول نشه! پس نهایتا به تلاش حداکثری تکیه میکنه.
در نهایت وقتی نتایج اعلام شد و فرد هم قبول نشد، با اطمینان از این که حداکثر تلاش خودش همینقدر بوده احساس....
ادامه دارد
احساس رضایت میکنه...و خبری از سرکوفتای درونی مثل اگه میخوندم قبول میشدم و... نیست!
حالت سوم یعنی موفقیت بدون رضایت حالتیه که ب نظرم وقتی آدم انتقام میگیره بهش دست میده!
ممکنه برای انتقام فردی دست به هر خطایی بزنه که تا قبل از انجامش فکر میکرده میتونه دلش رو
ادامه دارد...!
فکر میکرده میتونه دلش رو آروم کنه اما بعد از انجام اون به شدت پشیمون شده و ترجیح داده که کاش گذشت میکرده...!
تموم شد:|
بیکاریه دیگه????
در درجه اول رضایت اولویت بیشتری داره هر چند بازم به شخص برمیگرده که چه مفهومی براش مهم تره اما با موفیقت و بدون رضایت احساس خلایی وجود داره که فقط با رضایت داشتن از حسن انجام کار پر میشه
گاهی اوقات پیش میاد که تو یه موردی موفق میشی ولی ازش راضی نیستی توقع بیشتری داشتی مثلا وقتی تو یه رشته در دانشگاه دولتی عالی قبول میشی ولی دلت راضی نیست و رشتتو دوس نداری یا برعکس ممکنه از انجام دادن یه کاری راضی باشی ولی هیچ وقت موفقیت نصیبت نشه به نظرم مورد اول سختره
به نظر من موفقیت اصله، رضایت فرع
کسی ک اطمینان به موفقیت داره مهم نیست دیگه از کارش راضی باشه یا نه
در واقع موفقیت که یکی از زیر مجموعه های ادراک وعقل هستش و رضایت زیر مجموعه احساس و قلب، و من بیشتر به چیزی بها میدم که سرچشمه ش از عقل فوران زده باشه
البته من فکر میکنم این سوال یه چالشه برای تشخیص بیشتر احساسی بودن یک فرد یا بیشتر منطقی بودنش
اگر به موفقیت بیشتر بها بده شخص منطقیه و برعکس
به نظر من مشکل از جایی شرو شد که موفقیت افراد( بنا به خالی بودن میدان و دست تنها جلو رفتن و کشف راه جدید و خلاقیت ) به کنکور ختم میشه کنکور سخت ترین و اسون ترین راه هست و یه موفقیت که اولین سهمش در پرستیژه نه ایده جدید نه اختراع کشف نه کارافرینی بیشتر یه موفقیت فردیه
موفقیت تو نظر من ینی اختراع ینی ایده ایده برای رفع مشکلات تو هر ارگان و این به نظرم با ارزش تر از مدرک و مهندس دکترای بالاتر از ظرفیت و درنتیجه بیکارمونه
کنکور یه مثال ساده و ملموس بود..
اگه بخوایم راجع به کنکور و هدف سازی کاذب و و و و.... حرف بزنیم که دل هممون بدجوری پره
به نظر من تو این دنیایی که مر از فراماسوهاستو پر از فرقه های مختلف و افکار مخلتف،پس این دو هم میتونن برای هی کسی متفاوت عمل کنن
(پنهان کرده ی پیدا،ندانسته ی دانسته،اینان راست های دروغ توست،تو در بیرون و من در درون توعم،دروغت بر من غالب نیست)
یه جورایی مثه جمله های بالاس:(
موفقیت یعنی درست زندگی کردن، راه و روش واقعی زندگی را دانستن و عمل کردن
موفقیت فقط درست زندگی کردن نیست،شاید یه ادمی بد زندگی میکنه ولی افکارش و با موفقیت جلو میبره
برا من پیش نیومده چون معمولا دس به کارایی ک دوس ندارم نزدم و ادامش بدم ک موفق بشم یا شکست بخورم. معمولا کاریو میکنم ک بهش علاقه دارم و اکثرا موفق بودم تا حدودی توشون و رضایتمم درجاتی بالا و پایین داشته گاهی حس کردم بیشتر از اونی ک نتیجه گرفتم توانایی داشتم و نزاشتم براش
تفکیک این دو موضوع کمک میکنه به جای اینکه کاری که دلمون میخواد انحام بدیم( کاری که باعث رضایت میشه) کاری رو انجام بدیم که در راستای هدفمونه(کاری که باعث موفقیته) این یه جور مدیریت زمانه که هر ادم موفقی بهش نیاز داره
شاید موفقیت هم خریدنی باشه تو این زمانه شاید ارتباط مستقیمی داشته باشه با ژن خوب؟!
شاید اون دیگه اسمش موفقیت نباشه ......معنوی اخرویش........
منم با نظر دوستمون موافقم خیلی وقتا میشه موفقیتو خرید
دقیقاً موافقم با این موضوع که با هم تفاوت دارند چون خیلی وقتها شده موفقیت داشتم ولی به هیچ عنوان رضایت نداشتم و احساس میکردم در حد توانم موفق نشدم
نظره هر کسی متفاوته
کاملا درسته....منم با نظر شما موافقم ????
آیا مفهوم موفقیت در کشورمان با مفهوم موفقیت در دیگر کشورها فرق داره؟